۱۳۹۴ خرداد ۱۸, دوشنبه

سیری در جهان بینی حکیم ابوالقاسم فردوسی (32)


(320 ـ 398)
(942 ـ 1020)
تحلیلی از شین میم شین

شاهنامه
آغاز کتاب
بخش هفتم
گفتار اندر ستایش پیغمبر

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی،
خداوند امر و خداوند نهی

که خورشید بعد از رسولان مه
نتابید بر کس ز بوبکر، به

·        معنی تحت اللفظی:
·        همانطور که خداوند قرآن و وحی و امر و نهی گفته، بهترین کس پس از پیامبر، ابوبکر است.

1
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی،
خداوند امر و خداوند نهی

·        تعریف حکیم طوس از خدای اسلام تعریفی رادیکال و رئالیستی است:
·        خدای اسلام خدای امر و نهی است.
·        به عبارت دیگر، خداوند قرآن و وحی است:
·        یعنی فرستنده با واسطه ی امر و نهی است.
·        واسطه حمل امر و نهی هم جبرئیل است.

·        عمیقتر و دقیقتر از این نمی توان خدای فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی برده داری تعریف کرد که انعکاس آسمانی ـ انتزاعی اشرافیت بنده دار است.
·        کسب و کار طبقه حاکمه بنده دار نیز غیر از امر و نهی نیست.  

2
·        فردوسی در این دو بیت شعر میان خداوند جان و داد و خرد و خدای امر و نهی اسلام مرزبندی می کند.
·        خدای اسلام با خرد و داد و جان بیگانه است، به همان سان که طبقه حاکمه بنده دار با خرد و داد و جان بیگانه است.

3
که خورشید بعد از رسولان مه
نتابید بر کس ز بوبکر، به

·        معلوم نیست که حکیم طوس، این اندیشه را از کجا شنیده است.
·        تا آنجا که ما می دانیم، در قرآن کریم نامی از ابوبکر برده نشده است، چه رسد به اعلام او به عنوان بهترین کس پس از رسول اکرم.
·        شاید در قرآن سلطان محمود چنین آمده است.
·        در قرآن کریم که ظاهرا از این خبرها نیست.

4
عمر کرد اسلام را آشکار
بیاراست گیتی چو باغ بهار

پس از هر دوان بود عثمان، گزین
خداوند شرم و خداوند دین

·        معنی تحت اللفظی:
·        عمر اسلام را اشاعه داده و دنیا را بسان باغی آراسته است.
·        بعد نوبت به انتخاب عثمان رسیده که خداوند شرم و دین بوده است.

·        حکیم احتمالا برای خالی نبودن عریضه این بخش از شاهنامه را نوشته است و خودش آخرین کسی است که به این چیزها باور داشته باشد.

5
عمر کرد اسلام را آشکار
بیاراست گیتی چو باغ بهار

·        در زمان عمر لشکرکشی های عظیم صورت می گیرد و قلمرو نظام برده داری در شرق گسترش می یابد.
·        به احتمال قوی هزاران تن از کودکان و نوجوانان خلق های منطقه از آغوش خانواده شان کنده می شوند و به عنوان برده در بازارهای برده فروشی به فروش می رسند.
·        دهها هزار نفر اعدام و یا تحت ستم و استثمار قرار می گیرند.

6
پس از هر دوان بود عثمان، گزین
خداوند شرم و خداوند دین

·        حکیم ابوبکر را به عنوان منتصب از سوی خداوند امر و نهی می داند، راجع به عمر حرفی نمی زند، ولی عثمان را منتخب محسوب می دارد.

7
چهارم علی بود جفت بتول
که او را به خوبی ستاید، رسول

که من شهر علمم، علی ام، در است
درست این سخن قول پیغمبر است

·        معنی تحت اللفظی:
·        چهارمین خلیفه علی ـ همسر بتول ـ بود.
·        علی را رسول اکرم به شرح زیر ستوده است:
·        «من شهر علمم و علی در آن است.»

·        از سرتاپای «ستایش» پیامبر برده داری، «شکسته نفسی» می تراود:
·        خودش را شهر علم می داند و علی را دروازه آن شهر.

8
·        فردوسی حتما به هنگام سرایش این بخش از شاهنامه، از خنده روده بر شده است.
·        چون اعلام اینکه من شهر علمم و علی فقط در آن است، دال بر نهایت خودخواهی و خودخشنودی رسول اکرم است.
·        رسول اکرم به قول معروف، بی سواد «مادر زاد» بوده است.

·        بیسواد «مادر زادی» که خود را، «شهر علم» قلمداد می کند و آدمی را به یاد واژه های «حوزه علمیه»،  «علما»، «آیة الله» فلان و غیره می اندازد.  
·        مراکز اشاعه خرافه، دار العلم و حوزه علمیه نامیده می شوند و مبلغان ترادیسیونالیسم و بدترین دشمنان علم و فن، عالم.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر