سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهاردهم
(گلستان
با ب اول، ص 34 ـ 38)
تحلیلی
از شین میم شین
منشین
ترش، تو از گردش ایام، که صبر
گرچه
تلخ است و لیکن بر شیرین دارد»
·
معنی تحت اللفظی:
·
از گردش روزگار بر خلاف مرادت، اندوهگین
مباش.
·
صبر کن.
·
اگرچه صبر تلخ است، ولی ثمرات
شیرین دارد.
1
·
سعدی در این بیت، پس از دعوت رفیق خود به قناعت و ریاضت
و گریز از سیاست و پرهیز از اشتغال به سمت دولتی، او را به صبر تلخ فرا می خواند.
·
صبر مورد نظر سعدی خود دیالک
تیکی از شهد واهی و شرنگ واقعی است:
الف
·
صبر مورد نظر سعدی، صبری مبتنی بر انفعال است.
ب
·
صبر مورد نظر سعدی، به معنی نشستن در انتظار واهی و بی
قانونمند ظهور منجی تصادفی و خیالی است.
ت
·
صبر مورد نظر سعدی از درونمایه ی تلاش و تقلا تهی است و
از تریاک تخدیر و تسکین پر است.
2
اثری از بهمن محصص
·
655 سال بعد از سعدی، هوشمند خردگرائی صبر دیگرگونه ای را از قله
های یوش ابلاغ خواهد کرد، صبری مبتنی بر تئوری،
تلاش و تقلا، جنبش و جستجو.
نیما یوشیج
(مجموعه کامل اشعار
نیما، تدوین سیروس طاهباز، چاپ دوم، 1371 ، ص 190.)
با منش حرف های پیرانه
هم، ره آباد کرد، هم، خانه
چون فسون بهر من دمیده بر آب
راندم از دل خیال های خراب
بر همان ره که او به من بنمود
راه برداشتم، چون ز
آتش، دود
اندر امید به ز هرچه امید
که فرج را ست، همچو صبر کلید،
به رضائی نه هر که آن داند
و اهرمن را فرشته گرداند،
به مقام صبوری و تسلیم
که کند سنگ خاره را به دو نیم،
به جهادی که جان کند از تن
وز دل کوه، بر کشد آهن،
هم بدان همتی که بتواند
جان بندی ز بند برهاند،
نگسلیدم ز ره که مقصودم
نشکوهیدم ار نه ره بودم
من به یاری آن شکفته چراغ
راه بردم ز گلخنی سوی باغ
3
·
نیما یوشیج در این شعر که فرازی از
شعر بلندی است، صبر دیگرگونه ای را نمایندگی می کند.
·
صبری را که الترناتیوی (بدیلی) بر
صبر شیخ شیراز است:
4
با منش حرف های پیرانه
هم، ره آباد کرد، هم، خانه
·
معنی تحت اللفظی:
·
حرف های پیرانه او خطاب به من، هم
راه مرا آباد ساخت و هم خانه مرا.
·
منظور نیما از راه و خانه چیست؟
5
·
راه می تواند به معنی طرز تفکر و
رفتار و کردار باشد و خانه به معنی شرایط معیشت و زیست.
·
شاید در روند تحلیل این بند از شعر
نیما، به منظور او بهتر پی ببریم.
6
چون فسون بهر من دمیده بر آب
راندم از دل خیال های خراب
·
معنی تحت اللفظی:
·
شنیدن اندرزهای پیرانه او، به آشامیدن
آبی شباهت داشت که بر آن، اوراد سحر و جادو خوانده باشند.
·
اورادی که برای تخلیه دل از خیالات
خراب خوانده می شوند.
·
منظور نیما از مفاهیم راه و خانه، اکنون روشن تر می گردد:
·
روشنگری پیر سبب رهائی راوی از
خیالات باطل می شود.
·
یعنی جای جفنگ در دل را تئوری علمی
می گیرد.
·
حدس ما هم همین بود:
·
راه می تواند به معنی طرز تفکر و
رفتار و کردار باشد.
·
آبادی راه به معنی تصحیح طرز تفکر
و رفتار و کردار.
7
·
این بدان معنی است که در قاموس
نیما، راهنمائی پیرانه به معنی روشنگری است.
·
به معنی تار و مار سازی تار خیالات
باطل و جایگزینی آنها با اندیشه علمی است.
8
بر همان ره که او به من بنمود
راه برداشتم، چون ز
آتش، دود
·
معنی تحت اللفظی:
·
بر همان راهی که او نشانم داد، به
حرکت آغاز کردم.
·
بسان دود که از آتش برخیزد.
·
نیما اندرزهای پیرانه را به آتش تشبیه
می کند و راوی را به دود.
·
از آن خود کردن اندیشه، راوی را به
حرکت در راه روشنگشته سوق می دهد:
·
تئوری پس از نفوذ در دل آدم ها به
قوه مادی بدل می شود.
·
پیری به راوی راه نشان می دهد و او
در همان راه به سوی مقصد معین به حرکت آغاز می کند.
9
اندر امید به ز هرچه امید
که فرج را ست، همچو صبر کلید،
·
معنی تحت اللفظی:
·
با بهترین امید به راه افتادم.
·
برای اینکه صبر کلید گشایش ها ست.
·
اکنون می توان به تفاوت و تضاد صبر
سعدی با صبر نیما پی برد:
ای
بلا دیده غم مخور،
که
خدا را الطاف نهانی است.
منشین
ترش، تو از گردش ایام، که صبر
گرچه
تلخ است و لیکن بر شیرین دارد.
·
صبر سعدی، مبتنی بر انفعال و تماشا
ست.
·
شبیه مسکن و تریاک است.
·
در حالیکه صبر نیما، کلید فرج و گشایش است، صبری مبتنی بر
حرکت و فعالیت است.
·
ضمنا مبتنی بر اندیشه و عمل است.
·
مبتنی بر دیالک تیک تئوری و پراتیک
است.
·
مبتنی بر روشنگری و راهپیمائی است.
·
اول به مدد اندرزهای پیرانه
روشنگری صورت می گیرد.
·
در اثر نفوذ تئوری علمی، خیالات خراب
از خاطر تارانده می شوند.
·
بعد حرکت در راه نشان داده شده از
سوی خردمند مجرب آغاز می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر