ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُوا
التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ ۗ
وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ
طُغْيَانًا وَكُفْرًا ۖ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾
[ المائدة: ۶۸]
بگو:
اى اهل كتاب، شما هيچ نيستيد، تا آنگاه كه تورات و انجيل و آنچه را از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده است بر پاى داريد.
آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است بر طغيان و كفر بيشترينشان بيفزايد.
پس بر اين مردم كافر غمگين مباش.
کریم
در این آیه، به اهل کتاب هشدار می دهد:
برای نجات از هیچوارگی باید به آیات تورات و انجیل عمل کنید.
کریم
در این هشدار، دیالک تیک جبر و اختیار را به صورت دیالک تیک مشیت الهی (آیات کتب مقدس) و نجات از هیچوارگی بسط و تعمیم می دهد.
یعنی
اهل کتاب را صاحب اختیار (مختار و آزاد و تصمیمگیر) قلمداد می کند.
چون اختیار (آزادی) = شناخت جبر (مشیت الهی)
کریم
اما
کما فی السابق
دوباره
اهل کتاب را سلب اختیار می کند:
آنچه از جانب
پروردگارت بر تو نازل شده است بر طغيان و كفر بيشترينشان بيفزايد.
فونکسیون و اثر آیات قرآن کریم عبارت است از طغیان اهل کتاب و گرایش به کفر.
بدین طریق
بر آزادی اهل کتاب، آفتابه برداشته می شود.
اهل کتاب
بالاجبار باید کافر شوند.
یعنی
عمل به آیات کتب مقدس شان بیهوده است.
این تناقض بنیادی در بینش کریم است:
از سویی
همه کاره الله است و عمل به فرامین الهی تنها ره رهایی است
(اختیار)
و
از سوی دیگر، ایمان و کفر بشر بسته به اراده مشیت و الهی است و عمل به فرامین الهی بیهوده است.
(جبر مطلق)
پس بر اين مردم كافر غمگين مباش.
چرا؟
چرا نباید به مردمی که به مشیت و اراده الهی کافر می شوند و به عذاب الیم دچار می گردند،
نباید غمگین شد؟
دلیل این تناقض در بینش کریم
ابدیت بردگی بشریت در نظام برده داری است که اسلام ایده ئولوژی آن نطام است.
بشر
در قاموس کریم
فقط می تواند برده باشد.
فرق هم نمی کند که به فرامین اربابش عمل بکند و یا نکند.
در فرماسیون برده داری
راهی برای رهایی وجود ندارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر