ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾
[ المائدة: ۵۰]
آيا حكم جاهليت را مىجويند؟
براى آن مردمى كه اهل يقين هستند چه حكمى از حكم خدا بهتر است؟
کریم
در این آیه
کسانی از اهل کتاب را که احکام صادره از سوی کریم را نمی پذیرند،
اهل تردید در احکام الهی و طرفدار احکام ایام جاهلیت جا می زند.
این بدان معنی است
که کریم دیالک تیک تردید و یقین را به شکل دیالک تیک جهل و علم بسط و تعمیم می دهد:
هر کس در احکام کریم شک و تردید داشته باشد،
جاهل و حتی ابوجهل قلمداد می شود
و
هر کس به احکام کریم یقین قلبی (ایمان کورکورانه) داشته باشد،
عالم و حتی علامه محسوب می شود.
همین طرز تفکر و استدلال سوبژکتیویستی (دلبخواهی، پراگماتیستی، مصلحت طلبانه) کریم،
۱۴۰۰ سال است که رواج دارد.
روحانیت
در درجات مختلف فقهی با «فروتنی» کریمانه
بی شرمانه
خود را عالم، مرجع تقلید و حتی علامه جا می زند.
مثلا
مخترع خرافات رنگارنگ را علامه مجلسی می نامد.
این کردوکار کریم
چیزی جز تحریف مفاهیم جهل و علم و جاهل و عالم نیست.
خر پروری و خردستیزی
همیشه با تحریف و جعل مفاهیم شروع می شود.
تحریف و جعل مفاهیم
کسب و کار اصلی کلیه جریانات ارتجاعی از فاشیسم تا فوندامنتالیسم و الویگارشیسم است.
براى آن مردمى كه اهل يقين هستند چه حكمى از حكم خدا بهتر است؟
معیار کریم برای تعیین صحت و سقم احکام و حقیقت و بطلان آنها
هم
نه معیاری طبیعی و علمی و عقلی و تجربی و عینی،
بلکه معیاری ماورای طبیعی، ضد علمی، ضد عقلی و ذهنی (سوبژکتیو) و فقهی است:
این بدان معنی است
که احکام الهی، به طور اوتوماتیک و خود به خودی حقیقت دارند
و بر احکام علمی و عقلی و عینی و تجربی ارجحیت دارند.
این بینش کریم
چیزی جز پراگماتیسم نیست که امروزه از مکاتب مهم امپریالیستی است.
مراجعه کنید
به
پراگماتیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11561
پایان
پراگماتیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5340
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر