۱۴۰۳ فروردین ۱۸, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۳۶)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

به سر وقت شان خلق ره کی برند؟

که چون آب حیوان به ظلمت در اند

معنی تحت اللفظی:

خلایق به وضع و حال «سلاطین عزلت» منزل شناس که مثل آب حیات در ظلماتند،

نمی توانند پی ببرند.

  

صفت «سلاطین عزلت» همانقدر برای عوامفریبی خوب است که صفت « منزل شناسی».

انسان بی شعور و بی خبر از خویش هرگز نمی تواند منزل شناس باشد.

برای منزل شناسی و حتی برای عشق ورزی اصیل، به شعور شناسنده نیاز است.

خرد روشنگر بی پایه بودن ادعاهای عاشقانه و ارادت و دوستی را در جهنم طبقاتی نشان می دهد و قبل از هر چیز، برای خاتمه دادن به این فاجعه دردناک اندیشه و تلاش می کند.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک فرد و جامعه

را

 به شکل دیالک تیک عاشق و خلق بسط و تعمیم می دهد و از دسترس ناپذیری و درک ناپذیری عاشق سخن سرمی دهد:

عشاق کذائی مثل آب حیات در ظلمات نهان اند.

 

سعدی که در تئوری شناخت خویش انسان را، در بهترین حالت، فقط به شناخت جامه و نه آنچه که در درون آن است، قادر می داند،

اکنون خلق را به سبب راه نبردن به عالم خیال عاشق مردمگریز

 تحقیر می کند.

خلق انگار فکر و ذکری جز کشف خیالات من در آوردی و دلبخواهی عاشق از خود بی خبر ندارد.

«سروقت» رفیع عشاق قلابی همانقدر واقعیت دارد که آب حیوان.

سعدی و حافظ و امثالهم از پدیده ایراسیونالیستی عشق، بهانه ای برای عشق ستائی اختراع می کنند، تا بعد بندگی این و آن را عشق بنامند و توجیه و تطهیر کنند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر