برگردان
۱۵
· هرچه متمایزتر و بغرنجتر وظایفی باشند که جامعه در مقابل خود می یابد، هرچه ژرفتر و بنیادی تر تغییرات جامعتی باشند که حل این وظایف را الزامی می سازند، به همان میزان نیز توده های وسیعتری از مردم ـ به مثابه سازندگان آگاه ـ وارد عرصه تاریخ می شوند.
۱۶
· درجه توسعه جامعه هرچه بالاتر باشد، به همان اندازه امکانات کردوکار آگاهانه و سازمان یافته توده های خلق بیشتر خواهد بود.
۱۷
· در جامعه طبقاتی، فعالیت اجتماعی آگاهانه توده های خلق در جریان انجام انقلاب سوسیالیستی به نقطه اوج خود می رسد.
۱۸
· در مبارزه طبقاتی پرولتاریا ـ به قول لنین ـ مفهوم توده ها «بسته به تغییر خصلت مبارزه تغییر می یابد:
۱
· در آغاز مبارزه، چند هزار کارگر واقعا انقلابی برای سخن گفتن از توده ها کفایت خواهد کرد.
۲
· اگر حزب بتواند نه فقط اعضای خود را وارد مبارزه کند، بلکه همچنین غیرحزبی ها را هم به حرکت در آورد، این به معنی شروع تسخیر توده ها خواهد بود.
۳
· ما در انقلاب خود، شاهد مواردی بوده ایم که چند هزار کارگر توده ها را نمایندگی کرده اند.
۴
· در تاریخ جنبش ما، در تاریخ مبارزه ما علیه منشویک ها مثال های زیادی را می توان یافت که چند هزار کارگر در یک شهر برای نشان دادن خصلت توده ای جنبش کفایت می کردند.
۵
· وقتی که چند هزار کارگر غیرحزبی که زندگی محقری را می گذرانند و هرگز از سیاست چیزی نشنیده اند، به عمل انقلابی آغاز می کنند، این به معنی توده است.
۶
· وقتی جنبش وسعت و قوت می گیرد، آنگاه به انقلاب واقعی بدل می گردد.
۷
· ما در سال ۱۹۰۵ میلادی و ۱۹۱۷ میلادی در سه انقلاب شاهد این امر بوده ایم.
۸
· اگر انقلاب به اندازه کافی تدارک دیده شده باشد، آنگاه مفهوم توده نیز تغییر می یابد:
· چند هزار کارگر دیگر حاکی از توده نمی شوند.
· این کلمه معنی دیگری کسب می کند.
۹
· مفهوم توده می تواند چنان تغییر یابد که ما آن را برای اکثریت مردم اطلاق می کنیم، البته نه فقط برای اکثریت ساده کارگران، بلکه برای اکثریت همه استثمار شوندگان.
۱۰
· تعبیر دیگر مفهوم توده از سوی فرد انقلابی نامجاز است، هر معنای دیگری که در قالب توده خلق نهاده شود، آن را غیرقابل فهم خواهد ساخت.»
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۲، ص ۴۹۸ ـ ۴۹۹)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر