۱۴۰۲ مرداد ۱۰, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۷۰۲)

 Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت چهاردهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶ ـ ۶۷)

بخش سوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

یکی بد که شیرین و خوش طبع بود

که با ما مسافر در این ربع بود

 

«مرا بوسه» ، گفتا:

«به تصحیف ده

که درویش را توشه از بوسه به

 

معنی تحت اللفظی:

در جمع ما، حریف شیرین سخنی بود و گفت:

به عوض روبوسی با من، سفره ای برایم بگستر.

چون برای مستمندان

نان لازم تر از بوسه است.

 

شعار «مرا نان ده و کفش بر سر بزن»

 یکی از شعارهای اصلی کسانی است

که

 تئوری رزق مقدر

 را

در کارگاه فکری خود مرتب سوهان می زنند و به خورد مردم می دهند:

 

حافظ

عمرخسرو طلب، ار نفع جهان می خواهی

که وجودی است، عطابخش و کریمی نفاع.

 

معنی تحت اللفظی:

اگر در این جهان دنبال نفع هستی،

برای طول عمر شاه دعا کن.

چون شاه هم بخشنده است و هم نفع رسان

 

حافظ

در این بیت غزل،

 دیالک تیک وسیله و هدف

را

 به شکل دیالک تیک عمر خسرو و نفع جهان بسط و تعمیم می دهد و نه تنها نگرش پراگماتیستی خود، بلکه علاوه بر آن گدامنشی خود را برملا می سازد.

 

حافظ

جبین و چهره حافظ، خدا جدا نکند

ز خاک بارگه کبریای شاه شجاع.

معنی تحت اللفظی:

خدا نکند که پیشانی و صورت حافظ از خاک در شاه جدا شود.

 

حافظ

در این بیت غزل،

دیالک تیک طبقه حاکمه و توده

را

به شکل دیالک تیک شاه و شاعر بسط و تعمیم می دهد و آن را به شکل دوئالیسم توانگر و گدا، دوئالیسم همه چیز و هیچ

مسخ و مثله و مخدوش می کند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر