۱۴۰۲ مرداد ۱۵, یکشنبه

درنگی در دعاوی احمدرضا احمدی (۴)

 

درنگی 

از 

مسعود بهبودی

«چرا احمدرضا احمدی شاعر مهمی در شعر مدرن ایران است؟»

۱
«من حرفی دارم که فقط شما بچه‌ها باور می‌کنید»
و 

 بهترین تعریف از «سادگی بعد از پیچیدگی» 

را 

می‌توان «دستگاه پیچیده شناختی کودک» دانست،

 «دستگاهی شناختی» که هیچ «مهارتی در دروغ گفتن» نیاموخته و به همین دلیل بهترین زمین است برای کاشتن بذر شعر با ویژگی «سادگی بعد از پیچیدگی».

 

۱

 بهترین تعریف از «سادگی بعد از پیچیدگی» 

 

در همین خرافه شاعر مهم در شعر مدرن کشور

خریت و خردستیزی و خر پروری 

در جوار یکدیگر خرناسه می کشند:

 

حریف پر مدعا

دیالک تیک ساده و مرکب

را

که فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک جزء و کل است، خرانه و بی شرمانه وارونه می سازد.

به تصور او، پس از تشکیل کل، جزء آغاز می شود.

مثال:

پس از تشکیل تراکتور، ترمز آن آغاز می شود.

پس از تشکیل ارگانیسم۷ انگشت پا آغاز می شود.

این تحقیر کل و تجلیل جزء

به لحاظ فلسفی، کردوکار فوق العاده خطرناکی است.

چون حقیقت در کل است و نه در جزء.

تحقیر کل به حقیقت ستیزی منجر می شود.

به این مفهوم خرکی حریف کسی دقت نکرده است تا به خریت و خردستیزی و خر پروری او پی ببرد.

در قاموس حریف،

سادگی پس از پیچیدگی شروع می شود.

چیزها و پدیده ها و سیستم ها

هرچه پیچیده تر می شوند، به همان اندازه ساده تر می شوند.

حالا باید تعریف این مفهوم را از زبان حریف مرتجع و خردستیز شنید:

 

۲

«من حرفی دارم که فقط شما بچه‌ها باور می‌کنید»
و 

 بهترین تعریف از «سادگی بعد از پیچیدگی» 

را 

می‌توان «دستگاه پیچیده شناختی کودک» دانست،

 

حریف در این خرافه از دستگاه معرفتی پیچیده کودک، دم می زند.

آدم 

بی اختیار

یاد مزخرفات صمد بهرنگی در اولین زباله اش، اولدوز و کلاغ ها می افتد:

«سالمندان هوش کودکان را ندارند و حواس شان همیشه پرت است.»

(نقل به مضمون)

معلوم نیست که این زباله ها، از نعمت ذره ای حافظه برخوردارند  و یا نه.

قضیه درست بر عکس است

و

دلیل گول خوردن مداوم کودکان همین است.

کودکان

که سهل است،

افراد پس از رسیدن به سنین ۵۰ ـ ۶۰ سالگی تازه به دستگاه معرفتی بخور و نمیری دست می یابند.

بقیه عمر افراد، صرف تجربه کودکانه و خرانه می شود.

۳

«من حرفی دارم که فقط شما بچه‌ها باور می‌کنید»
و 

 بهترین تعریف از «سادگی بعد از پیچیدگی» 

را 

می‌توان «دستگاه پیچیده شناختی کودک» دانست،

 «دستگاهی شناختی» که هیچ «مهارتی در دروغ گفتن» نیاموخته و به همین دلیل بهترین زمین است برای کاشتن بذر شعر با ویژگی «سادگی بعد از پیچیدگی».

 

حتی همین دلیل قوی و مقوی حریف خر و خردستیز مبنی بر اینکه کودکان مهارتی در دورغگویی ندارند،

قابل بحث است.

کودکان کاری جز دورغگویی ندارند.

برای اینکه چاره ای جز توجیه خریت و خطاهای  پی در پی خود ندارند.

مثال:

در یکی از قصه های مریم بهاری،

دخترک به تقلید خرکی از بزرگسالان، کفش های زنان حاجت طلب در مجلس روضه خوانی را جفت می کند.

وقتی می پرسند که کفش ها را چه کسی جفت کرده است،

وحشت زده جواب می دهد که دو سه زن آمدند و کفش ها را جفت کردند و رفتند.

یعنی عملا دروغ می گوید.

و زنان با اتکاء به «دستگاه معرفتی خیلی خیلی پیچیده دخترک»، به این نتیجه می رسند که قدیسین امده اند و حاجب زنان را براورده ساخته اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر