۱۳۹۱ تیر ۲۰, سه‌شنبه

سیری در شعر رضا طاهری (1)


سرچشمه:
صفحه فیس بوک
رضا طاهری

پروانه ها وقتی که عاشق می شوند می میرند
فواره ها می میرند.

دخترکان کاغذی وقتی که عاشق می شوند،
درست درخانه ای که رنگ ها تمام می شوند، گم می شوند
مثل مسافرهای همیشگی که ما هرگز ندانستیم می روند
یا می آیند.
مجموعه شعر «دخترکان کاغذی»

تحلیلی شتابزده از
شین میم شین

• بهترین طریق برای آشنائی با شاعری، زیر ذره بین تحلیل قرار دادن شعر او ست.

• چرا؟

• زیرا شعر محصول کار شاعر است، محصول کار فکری کارگری فکری است، مولود معنوی مولدی معنوی است!
• و در آئینه محصول کار هرکس ـ خواه کار مادی و خواه کار معنوی ـ جهان بینی او بازتاب می یابد، جهان بینی ئی که چه بسا خود شاعر حتی بدان واقف نیست.

• ما برخی از اشعار رضا طاهری را مورد تأمل قرار می دهیم و نظرات خام خود را که در برخورد به اشعار ایشان بطور اوتوماتیک و خودپو در مزرع ضمیرمان می رویند، به محک می زنیم.

• شاید به دلایل زیر:
1

• به عنوان بهانه ای برای مطالعه اشعار زیبا، دلنشین و ارزشمند ایشان

2

• به عنوان بهانه ای برای مطالعه نسبتا دقیق و نه سرسری اشعار ایشان

3
• به عنوان بهانه ای برای خوداندیشی

4

• به امید هماندیشی (چالش فکری) برای تصحیح، تدقیق و یا حتی رد برداشت خام خویش و نتیجتا هماموزی

5

• به امید تأثیرگذاری مثبت و سازنده در خواننده نظرات خام خویش

1
پروانه ها وقتی که عاشق می شوند می میرند


• ما فکر نمی کنیم که پروانه ها عاشق می شوند.
• عشق ـ به احتمال قوی ـ در انحصار انسان است.

• چرا؟

• برای اینکه عشق، کشش غریزی محض نیست.
• عشق بیشک گشتاوری از شعور و اجتماعیت انسانی دارد.

• حشرات و حیوانات نمی توانند عاشق شوند.


• نسبت های ناروا که در ادبیات ایران به پروانه ها داده شده، بازتاب سطح توسعه علمی نازل در گذشته بوده است.

• پروانه ها آتش رنگین شمع و چراغ و غیره را با گل های رنگین عوضی می گیرند و در تلاش عبث برای تغذیه از شیره «گل های آتشین»، می سوزند.

• شاعر به مثابه معمار روح جامعه، هرگز نباید در قرن بیست و یکم، بسان شعرای قرون وسطی باندیشد.
• چون در آن صورت، به جای تشکیل، توسعه و تکامل روح جامعه، به تخریب آن اقدام خواهد کرد.

• شعر و هر اثر هنری دیگر اصولا فقط برای تفنن و وقتگذرانی نیستند.

• شعر فرمی از اشاعه شعور است.


• به همان سان که علوم و فلسفه فرم های مختلف اشاعه شعورند.

• درست به همین دلیل مسئولیتی عظیم بر دوش شاعر نهاده می شود.

• بنظر حریفی، شعر بمراتب مؤثرتر از دیگر فرم های اشاعه شعور است.


• چرا؟


• شاید به دلایل زیر:

الف

• چون شعر شعور سرشته به عاطفه و احساس و غریزه و غیره است که روح خواننده را منقلب و متحول می سازد و تحت تأثیر شدید و چه بسا ماندگار قرار می دهد.

ب

• چون شعر دهن به دهن، سینه به سینه، نسل به نسل، چه بسا دمبدم منتقل می شود و تأثیر شگرف در روح جامعه باقی می گذارد.
• بنظر حریف، یکی از دلایل معنوی عقب ماندگی جامعه ما همین فرم شعرین اشاعه شعور بوده است.
• شعر شعرای کلاسیک ایران، حامل جهان بینی سرشته به خرافه و خردستیزی قرون وسطی است و مؤثرترین وسیله برای تخدیر توده ها و تخریب شعور جامعه بوده است.

• نظریات علمی و یا فلسفی چه بسا خسته کننده را فقط می توان در مدرسه و دانشگاه و غیره فرا گرفت.
• ولی شعر سعدی و حافظ و مولانا و شهریار و سایه و فروغ و غیره هزاران بار به بهانه های مختلف بوسیله خوانندگان، وعاظ و معرکه گیران گوناگون شنیده و خوانده می شود.

ت

• شعر قرون وسطی و شعر شعرای معاصر پیرو شعرای قرون وسطی بسان تریاک است و روح جامعه را تخدیر و تخریب می کند.

2
پروانه ها وقتی که عاشق می شوند می میرند
فواره ها می میرند

• ساختار مصراع اول این شعر، ساختار مشابهی را برای مصراع دوم الزامی می سازد:
• مصراع دوم انتظار خودپوی خواننده را برآورده نمی سازد و به ذوق هنری خواننده می زند.

• مثال آلترناتیو:

پروانه ها وقتی که عاشق می شوند، می میرند.

فواره ها وقتی که اوج می گیرند، فرومی پاشند.

3
دخترکان کاغذی وقتی که عاشق می شوند
درست درخانه ای که رنگ ها تمام می شوند، گم می شوند
مثل مسافرهای همیشگی که ما هرگز ندانستیم، می روند
یا می آیند.

• این بند شعر خیلی زیبا ست.

• اولا شاید به دلیل تکرار فعل « می شوند» در مصراع دوم.

• ثانیا به دلیل ایده «همیشه مسافرها که ما هرگز ندانستیم، می روند یا می آیند.»

• چرا؟


چون دیدن چیزهائی که همه «می بینند»، بی آنکه ببینند، غول آسا ست.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر