۱۴۰۲ بهمن ۶, جمعه

درنگی در پژوهشی از زهرا تارشی تحت عنوان «سادیسم در مردان» (۶)

 

 
سادیسم در مردان
نويسنده:

 زهرا تارشی

ویرایشی و درنگی

از

میم حجری
 
زهرا تارشی

مارکی دو ساد

به آزادی جنسی نامحدود ایمان داشت 

و 

هر باری‌که مجلس عشرتی برپا می‌کرد

 زنان را شلاق می‌زد و مورد شکنجۀ روانی، جسمی و جنسی قرار می‌داد 

و 

لذت می‌برد.

 از آن به بعد

 اشخاصی‌ که تمایل به آزار دادن دیگران به‌منظور کسب لذت دارند، 

مبتلایان به بیماری سادیسم خوانده می‌شوند.

 

۱

لذت

 

ایراد نظری و بینشی دیگر زهرا تارشی در «تحریف» مفهوم سادیسم، 

 تحریف مفهوم لذت است.

کسی که زنی را به تازیانه می بندد، زجر می دهد، تحقیر می کند، سلب آدمیت می کند و ضمنا کثیف ترین بلایای به اصطلاح «جنسی» را بر سرش می آورد،

لذت می برد؟

منظور زهرا و امثالهم از لذت چیست؟

ارضای غریزی، روحی و روانی و نیل به نیت مورد نظر

 که به معنی التذاذ (لذت بردن) نیست.

حتی در زمینه رفع حوایج جنسی،

جفتگیری با جانوری، جنده ای، آلات لهو و لعب و خود ارضایی که به التذاذ حقیقی و غریزی و طبیعی کسی منجر نمی شود.

خودفروشان زن و نر که با جفتگیری به التذاذ حقیقی و طبیعی و غریزی نایل نمی آیند.

تجاوز جنسی به همنوعی که بنا بر سنن دیرین در حین جنگ و جنایت و سرکوب و غیره صورت می گیرد،

که به التذاذ متجاوز منجر نمی شود.

چه بسا درست برعکس،

به تخریب فکری و روحی و روانی و شخصیتی متجاوز منجر می شود.

تحقیر و تخریب و تسلیم  زورکی و ایذایی همنوعی که به معنی ارضای غریزی، روحی و روانی نیست.

سؤآل این است

که

آیا چنین کسی بیمار روانی است؟

آیا هر نوعی از همنوع آزاری به معنی ابتلا به بیماری روانی سادیسم است؟

مثال:

مگر مأمورین شکنجه مبتلا به بیماری روانی سادیسم اند؟

مگر آنها از شکنجه همنوع خود لذت می برند؟

آیا با این اعمال شان، خودشان به بیماری های روانی مبتلا نمی شوند؟

خودشان به مراجعه پیگیر به روان پزشکان و دریافت و مصرف کلکسیونی از قرص های روانی نیازمند نمی گردند 

و

چه بسا دست  به انتحار نمی زنند؟

 خیلی از پاسداران عنگلاب اسلامی 

که به روایتی در تیمارستان های امپریالیستی تحت معالجه قرار دارند، 

مبتلا به سادیسم اند؟  

مأمورین شکنجه

چه بسا برای تمرین شکنجه، ناخن های همسر بدبخت خود را می کشند،

مبتلا به بیماری روانی سادیسم اند و یا در صدد تمرین و فراگیری فوت و فن تلاش برای معاش اند؟

التذاذ حقیقی 

نه تابع مکانیک، بلکه تابع دیالک تیکی از استه تیک و اروتیک و اتیک است.

 سانترالیزاسیون (مرکزیت بخشی به) لذت در این جور موارد، 

فاقد ارزش علمی است.

قبل از اینکه اختلالات روانی و به قول زهرا تارشی، اختلالات رفتاری برجسته شوند،

باید فقر فکری، فرهنگی، فلسفی، معرفتی، نظری برجسته شوند.

چه بسا باید سمتگیری ها و تمایلات و گرایشات ایده ئولوژیکی برجسته شوند.


  ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر