۱۴۰۲ دی ۱۹, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۵۰)

Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت بیست . یکم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۶)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

یکی را که با خواجه تو ست، جنگ

به دستش چرا می دهی چوب و سنگ

معنی تحت اللفظی:

کسی که با ارباب تو سر جنگ دارد، چرا به دستش اسلحه می دهی؟

 

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک طبقه حاکمه و توده

را

به شکل دیالک تیک خواجه و غلام بسط و تعمیم می دهد و از غلام می خواهد که دوست و دشمنش را بر اساس دوستی و دشمنی او با خواجه اش تعیین کند.

 یعنی

منافع اربابش را با منافع شخصی خود یکی انگارد.

 

مخاطب سعدی در این بیت شعر کیست؟

 

برای پاسخ به این پرسش باید پرسید،

چه کسی در جامعه فئودالی خواجه دارد؟

 

خواجه ضد دیالک تیکی غلام است.

این رابطه در دیوان خواجه حافظ با صراحت تمام مطرح می شود:

 

حافظ

جهان به کام من اکنون شود که دور زمان

مرا به بندگی خواجه جهان انداخت.

 

معنی تحت اللفظی:

جهان اکنون به کام من شده است.

چون غلام خواجه جهان شده ام.

 

حافظ نه غلامی است که از خواجه گریزد

صلحی کن و باز آ، که خرابم ز عتابت

معنی تحت اللفظی:

حافظ غلامی نیست که از خواجه بگریزد.

صلحی بکن و برگرد.

چون از پرخاشت حالم خوش نیست.

 

حافظ در این بیت غزل

خواجه را به مقام معشوق غلام ارتقا می دهد

و

بی شرمانه به دفاع از نظلم برده داری می پردازد.

 

ما را بر آستان تو، بس حق خدمت است

ای خواجه، باز بین به ترحم غلام را

 

معنی تحت اللفظی:

ارباب عزیز من به عنوان غلامت، کلی خدمت کرده ام.

لطف کن و به غلامت ترحم کن.

 

سعدی

در بیت فوق الذکر شعر

 به

 غلامان چماق به دست سلطان و «خداوندان نعمت» و «بزرگان»

رهنمود می دهد

 که

 در انتخاب همکار برای سرکوب زحمتکشان عاصی،

 موضع آنان را نسبت به ارباب خویش در نظر بگیرند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر