۱۳۸۹ آذر ۱۶, سه‌شنبه

آنها سه تن بودند!


آنها سه تن بودند!
سرچشمه: روزنامه مردم 22 دیماه 1332
23 آذر 1332 امام زاده عبدالله

• اینجا به زیر خاک
• آرام و بی ‌صدا
• از کار مانده است،
سه قلب پر از امید
• خفته‌ است دیدگان سه سیمای نو رسید

• اینجا در این مزار
• در زیر خاک سرد
• ناگفته رازهای نهان مرده روی لب
• آهنگ عشق و زمزمه ی گنگ نیمه شب
• مانده‌ است، ناتمام

• اینجا در این سکوت
• در برگ‌های زرد، که دامان همی کشند
• چون روح گمشده، به سراشیب گورها
• همراه بانگ شیون خاموش باد سرد
• می‌افکند طنین
• لالای مادری که گمان می ‌کند هنوز
• رفته ا‌ست نوجوان عزیزش به خواب خوش

• اینجا به خواب ناز فرورفته «مصطفی»
• اینجا فرو طپیده دل گرم «قندچی»
• اینجا «شریعت رضوی» بسته دیدگان
• اینجا به زیر خاک، نهان قلب ملت است!

• اینجا در این مکان، سه گل خون شکفته است
• فرزند خلق در دل این گور خفته است
• وان خلق بی‌شکست با خون سرخ خویش
• اینجا در این مزار،
نوشته‌ است یادگار

• اینجا به زیر سایه ی سرنیزه‌ های سرد
• نورس جوانه‌ ها، کز بوستان خلق،
• با دست دشمنان بشکسته‌ است ساق شان،
• خوش آرمیده‌ اند، همه در کنار هم.

• آنها سه تن بدند، سه شاخ از سه بوستان
• اینجا سه تن، سه رنج، سه امید گمشده
• آرام خفته ‌اند!

• اینجا میان پنجه دریای پر زموج
• در زیر ابر تار
• اندر غریو رعد،
• همراه باد و برق
• روزی، دمی، سه قطره شفاف و تابناک
• آرام در دل صدف زندگی چکید
تا آورد ببار
• روز دگر
سه گوهر پر بار افتخار.

• آن‌ها سه تن بدند و چو بسیار دیگران
• هشتند پا به پهنه دنیای بیکران
• اما زمان مرگ
• آن‌ها سه تن بدند که مردند قهرمان!
• آن‌ها سه تن بدند که ماندند جاودان!

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر