۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

آشنائی با سیر و سرگذشت مفهوم آته ئیسم (ضد ته ئیسم) ـ بخش اول

سنوفانس (570 ـ 470 ق. م)
شاعر و از فلاسفه ماقبل سقراطی یونان باستان
در 25 سالگی از شهر خود تبعید شد
67 سال از عمرش را در دربدری در روستاها و حتی در مصر بسر برد


پروفسور ورنر شوفن هاور
دکتر رولف گایسلر
برگردان شین میم شین

آته ئیسم، در واقع، به معنی بی خدائی، انکار وجود خدا، انکار اصل الهی است.

آته ئیسم مشخصه ماهوی گروهی از جهان بینی ها را تشکیل می دهد، که جهان را بر مبنای خود جهان توضیح می دهند و لذا هرنوع تصور الهی را آگاهانه رد می کنند.
• این در عین حال، به معنی رد اعتقاد به ادیان و مذاهب است.

• مفهوم «آته ئیسم» در توسعه تاریخی اش، معانی و موارد استعمال متفاوتی داشته است.
• در مدارک کتبی مربوط به تاریخ مذاهب، کم نیستند مواردی که به نیت غلبه در بحث و یا برای مجاب و بی اعتبار کردن مخالفین، مفهوم «آته ئیسم» در حق افراد، قبایل و یا خلق هائی که ایمان به خدا و بطورکلی، ایمان به خدا و یا خدایان دین معینی را رد می کنند، بکار رفته است.

• در سنت فلسفی یونان باستان (که خاستگاه کلمه «آته ئیسم» بوده است) مفهوم «آته ئیسم» در مورد عدم قبول خدایان دین رسمی و دولتی بکار می رفت.
• در سنت مسیحی قرون وسطی و عصر جدید، مفهوم «آته ئیسم» (به سبب انحصارطلبی مسیحیت که ضمنا وجه مشخصه هر دینی است) هم در مورد ایمان به دین دیگر، هم در مورد منافقین و هم در مورد کسانی که آگاهانه منکر وجود خدا بوده اند، بکار می رفت.

• در تاریخ نگاری بورژوائی ـ مسیحی عصر جدید، بارها بودیسم و تائوئیسم چینی، بدلیل انکار تصور خدا، بمثابه شخص، آته ئیستی نامیده شده اند.
• علاوه بر کلیه مظاهر آته ئیسم خودپو، که از لحاظ نظری بطور دقیق اثبات نشده اند، (بمعنای وسیع کلمه)، ما در فلسفه هندی سمخیا ، به قدیمی ترین انکار تئوریکی وجود خدا، بمثابه عالی ترین موجود، برمی خوریم.

• شروع تفکر آته ئیستی در فلسفه یونان، با فلسفه طبیعت ایونی آغاز می شود.
سنوفانس بعدها به بنیانگذاری آموزش آته ئیستی اقدام می کند.
• او به مخالفت با تصورات آنتروپومورفیستی و آنتروپاتیکی راجع به خدا برمی خیزد و با اعلام این اندیشه، که خدایان محصول تصور انسانی اند، به انتقاد از مذهب می پردازد.

• در تاریخ ماتریالیسم آنتیک، اپیکور، بمثابه مهمترین متفکر آته ئیست آنتیک کلاسیک مطرح می شود که نظریه اش مبنی بر این است، که منشاء تصورات الهی ترس و عجز انسانها بوده است.
• این نظریه به یکی از مبانی استوار انتقاد علمی از مذهب و آته ئیسم آگاهانه بدل شده است.

اپیکور (341 ـ 271 ق. م)
از فلاسفه یونان باستان
مؤسس مکتب اپیکوریسم

آته ئیسم اپیکور و دلایل فلسفی او علیه ایمان به خدایان در شرایطی توسعه می یابد، که با فروپاشی دولتشهر آنتیک، باور به خدایان یونانی نیز رو به زوال می رود. • آته ئیسم اپیکور فاقد هر نوعی از گرایشات مبتنی بر انتقاد اجتماعی بوده است.

لوکرتس (97 ـ 55 ق. م.)
شاعر و فیلسوف رومی
از طرفداران اتومیسم
او با ارائه 28 دلیل، فناپذیری روح را اثبات می کرد
خدایان را قادر به مداخله در امور بشری نمی دانست
فساد اشراف، جنگ و فجایع ناشی از آن را انتقاد و محکوم می کرد.


لوکرتس اما آته ئیسم اپیکوری را در درسنامه منظوم خود تحت عنوان «دره روم ناتورا» در خدمت گرایشات اجتماعی مترقی، برای بگورسپردن اوتوریته مذهب دولتی (مذهب جامعه برده داری در حال فروپاشی روم) قرار می دهد.

آته ئیسم ـ از این به بعد ـ با مبارزات رهائی بخش طبقات اجتماعی پیشرو، با پیشرفت علوم و قبل از همه، علوم طبیعی و فلسفه ماتریالیستی در پیوند قرار می گیرد و خصلت رزمنده آشکاری کسب می کند.

• آزاد اندیشی محافل معین اریستوکراسی فرانسه و اریستوکراسی انگلیسی بعد از برگشت سلطنت استوارت به قدرت، در قرن هفدهم، که دارای تمایلات آته ئیستی ما قبل روشنگری اروپا بوده اند، قادر به برپا داشتن عمارت فکری فلسفی خاص خود نمی شود.
• هدف این آته ئیسم عبارت بود، از امحای کلیه محدودیت های اخلاقی.
• طرفداران این آته ئیسم از اشراف درباری تشکیل می شدند، که فونکسیون و سمت فئودالی خود را از دست داده بودند.
• این قشر اجتماعی، در نتیجه فروپاشی فئودالیسم بوجود آمده بود و کردوکارش در عیاشی لگام گسیخته و بی بند و بار خلاصه می شد.
• آزاد اندیشی مورد ادعای آنها از تمسخر تحریک آمیز طرز تفکر مذهبی اقشار پائین جامعه فراتر نمی رفت.

• اما آته ئیسم قرن هجدهم، برعکس آن، بمثابه جریان فلسفی رادیکال و پیگیر در روشنگری، گشتاورمهم نبرد بورژوازی نوخاسته، علیه نظام اجتماعی فئودالی ـ استبدادی در حال فروپاشی را تشکیل می دهد.
• جریانات معنوی بورژوائی مختلفی در تدارک این آته ئیسم شرکت داشتند و هدفشان عبارت بود از انفجار قید و بندهای ایدئولوژی فئودالی ـ روحانی، به هر نحوی از انحاء.

• ایمان به خدای مذهب وحی، درقرن هفدهم، هم بوسیله تردیدگرائی مونتان، وایر و بایله به لرزه در می آید (که روایات تاریخی و مذهبی را برای استنتاجت خود مورد استفاده قرار می دهند) و هم در نتیجه اختلافات مذهبی، بویژه پس از قیام ادیکت نانت (1685 میلادی) و بیرون راندن هوگه نوتها از فرانسه.

هوگه نوت عنوانی بود برای پروتستان های فرانسوی که کالوینیست بوده اند. مترجم

• در نیمه دوم قرن هفدهم، انتقاد فلسفی ـ تاریخی از انجیل آغاز می شود و اسپینوزا با انتشار کتاب خود، تحت عنوان «تراکتوس تئولوژیکو پولویتیکوس» در سال 1670 میلادی آته ئیسم فلسفی را بنیان می گذارد.
انتقاد فلسفی ـ تاریخی از انجیل، نمایندگان برجسته ای، هم در میان کاتولیک ها و هم در میان پروتستان ها داشته است.

بررسی مذهب با انتشار کتابی تحت عنوان «سه کلاهبردار» (موسی، عیسی، محمد) از سوی آزاداندیشان، در حول فریدریش دوم، تکانه های جدیدی کسب می کند.
• بعد از پوشاندن جامه ادبی بدان در اثر بوکاچیو تحت عنوان «دی امرون» (1348 ـ 1353 میلادی) دو باره در کتاب مشهور لسینگ، تحت عنوان «اندرزنامه های ناتان نبی» مطرح می گردد.

• با تدارک دئیسم انگلیسی، که از سوسینیانیسم و آزاداندیشی (فون چربری، تولاند، کولینس، شافتس بری) الهام می گیرد، آموزش رسمی کلیسا، تحت نام مذهب عقل، بطور سیستماتیک به گور سپرده می شود.

• احیای مجدد آموزش اتمی، از سوی گاسندی و اعاده حیثیت اخلاقی مجدد به اپیکور و مکتبش (که بار آته ئیستی گناهکارانه مخوفی بردوشش نهاده شده بود)، می بایستی در رابطه با توضیح «طبیعی» جهان، نتایج نهائی دور بردی را به همراه آورد.

• این کشمکش های معنوی متنوع، در پیش صحنه ای صورت می گیرند، که در پشت آن علوم طبیعی توسعه شتابانی آغاز کرده و با دستاوردهای کوپرنیک، کپلر، برونو، گالیله، بیکن و نیوتون جهانتصویر قرون وسطائی را درهم می شکند.

پیر بیل (1647 ـ 1706)
نویسنده و فیلسوف فرانسوی
از شخصیت های برجسته روشنگری آغازین

پیر بیل با آثارش تحت عنوان «فرهنگ تاریخی و انتقادی» (1697 میلادی) و غیره در قرن هجدهم، مرحله آغازین بیواسطه ای را در بحث های آته ئیستی ادامه می دهد.
• او بکمک متد خویش، برای امتحان درجه حقیقت روایات، به مقایسه نقل قول های مقامات مختلف می پردازد و بدین طریق از تک تک آنها سلب اعتبار می کند.
• او نه تنها جزم های مذهبی را زیر علامت سؤال قرار می دهد، بلکه علاوه بر آن، با جدا کردن اخلاق از مذهب، تأثیر مذهب بر رفتار مردم را مورد انکار قرار می دهد.

• او ضمن فراخوان به تحمل بی چون و چرای دگرمذهبی، نظریه مبتنی بر مثال های بیشمار خود را مطرح کرده و ثابت می کند که آته ئیست ها، چه بسا، دارای اخلاقمندی عالی تری بوده اند و دولتی متشکل از آته ئیست ها (در رابطه با اخلاقمندی شهروندانش) حتما نباید دست کمی از همبودهای دیگر داشته باشد.

• حتی در نیمه اول قرن هجدهم، در فرانسه باورهای آته ئیستی اشاعه وسیع می یابد و نسخه های دست نویس بیشماری که بطور مخفیانه دست بدست می شوند، بر آن دلالت دارند.
• از مثال های بارز می توان نامه منسوب به فررت و وصیت نامه مسلیه را نام برد، که هر دو پس از سال 1750 میلادی به چاپ می رسند.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر