۱۴۰۲ دی ۲۳, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تئوری شناخت (معرفت) (۷)


  

تئوری شناخت (معرفت)

پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

برگردان

شین میم شین

 

پ

 تئوری شناخت در قرون وسطی

 

۱

·    در فلسفه قرون وسطی به سبب سلطه فکری تئولوژی مسیحی، پیشرفت های ناچیزی در زمینه تئوری شناخت صورت می گیرد.

 

۲

·    اما رشد شیوه تولیدی سرمایه داری و همراه با آن توسعه  علوم، موجب احیای نیرومند بررسی های معرفتی ـ نظری (مسائل مربوط به تئوری شناخت) می شوند.

 

۳

·    مسائل معرفتی ـ نظری برای اثبات حقانیت علوم طبیعی در مبارزه علیه جزم های تئولوژیکی و فلسفه اسکولاستیکی حاکم اهمیت چشمگیری کسب می کند.

 

۴

·    فلسفه بورژوائی آغازین به طور جدی به توضیح سرچشمه های (منشاء های) شناخت انسانی همت می گمارد و به حلاجی متدهائی می پردازد که امکان دستیابی به دانش حقیقی را پدید می آورند.

 

۵

فرانسیس بیکن

(۱۵۶۱ ـ ۱۶۲۶)

فیلسوف و دولتمرد انگلیسی

مؤسس امپیریسم (تجریه گرایی)

 

·    فرانسیس بیکن امپیریسم ماتریالیستی را بنیان می گذارد.

 

۶

·    امپیریسم ماتریالیستی دانش حسی را سرچشمه همه دانش ها می داند.

 

۷

·    فرانسیس بیکن «تعیین مراحل یقین را وظیفه سرپیچی ناپذیری می شمارد.

 

۸

·    فرانسیس بیکن تضمین ادراک حسی را با استناد به دلایل آن  وظیفه سرپیچی ناپذیری می شمارد.

 

۹

·    فرانسیس بیکن کنار گذاشتن گمانورزی روحی را که محصول احساس اند، وظیفه سرپیچی ناپذیری می شمارد، تا راه گذار جدید و بی خطا از ادراک حسی به فهم را هموار سازد و تضمین کند.»

·    (فرانسیس بیکن، «ارگانون» (ارغنون)، مقدمه)

 

۱۰

·    هدف شناخت به نظر بیکن عبارت است از درک خواص و قوانین طبیعت، برای  غلبه هرچه بیشتر انسان بر آن.

 

۱۱

·    شناخت باید از احساس ها و از منفردها شروع به کار کند.

·    با مقایسه و آزمایش به تدریج و مرحله به مرحله به تعمیم های عالی تر ارتقا یابد و سرانجام در قله به عام ترین قوانین دست یابد.

·    (فرانسیس بیکن، «ارگانون» (ارغنون)، جلد اول، ص ۱۹، ۱۰۴)

 

۱۲

·    به نظر فرانسیس بیکن، متد حقیقی شناخت را استنتاج تشکیل می دهد که با آزمایش های برنامه ریزی شده در رابطه است.

 

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر