۱۴۰۲ بهمن ۳, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تئوری شناخت (معرفت) (۱۷)


  

تئوری شناخت (معرفت)

پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

برگردان

شین میم شین

ایمانوئل کانت

 (۱۷۲۴ ـ ۱۸۰۴)

برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان

ادامه

 

 

۲۳

·    به نظر کانت، از شناخت حسی فقط «تلنباری (صوری) از احساس ها» نشئت می گیرد که تنها به برکت «وحدت ماورای تجربی (ترانسندنتال) پیشگوئی (اپرسپسیون)» به مفهوم شیئی مبدل می شود. 

 

۲۴

·    بنابرین، به نظر کانت فهم در مقایسه با حسیت نقش به مراتب بزرگتری در شناخت ایفا می کند:  

 

الف

·    چون فرم های مستقل از هرگونه دانش تجربی استنباط و مقولات فهم، شروط هر شناخت ممکنه را تشکیل می دهند.

 

ب

·    چون «چیزهای در خود» فقط بر حواس ما تأثیر می گذارند و به وسیله احساس ها مواد بی فرم شناخت را فراهم می آورند.

 

پ

·    اشیائی که ما می شناسیم نه «چیزهای در خود»، بلکه فقط پدیده ها (نمودها، ظواهر امور) هستند:

 

 ت

·    البته پدیده ها با «چیزهای در خود» (که برای ما ناشناخته می مانند)، در پیوند اند.  

 

۲۵

·    کلیه موضوعات شناخت باید برای ما به  صورت «عناصر حسی» و یا پدیده در آیند.

 

۲۶

·    جهان پدیده ها بنا بر فرمش بی واسطه تجربه ای، به وسیله فهم پدید می آید و به این دلیل است که برای ما قابل شناسائی است.

 

(از این نظر کانت، 

جهان بینی ایدئآلیستی ـ ذهنی او آشکار می شود.

فهم (روح)

به نظر او

خالق ماده است.

روح بر ماده مقدم است.

مترجم)

 

۲۷

·    اگر تاکنون تصور می شد که شناخت باید خود را با چیزها دمساز سازد، اکنون کانت بر آن است که چیزها باید خود را با شناخت دمساز کنند، تا ما از چیزها فقط آن را بی واسطه ی تجربه بشناسیم که خود در آنها نهاده ایم.

·    (چرخش کوپرنیکی مسئله شناخت)

 

۲۸

·    محدود کردن شناخت انسانی به جهان پدیده ها، یعنی به جهان دانش تجربی امکان پذیر، می بایستی برای شناخت در این محدوده، ضرورت و اعتبار عام تضمین کند.

 

۲۹

·    چون فرم های استنباط و مقولات بی نیاز از تجربه (اپریوری)، به هیچ تجربه ای نیاز ندارند و شروط لازم برای هر شناختی را تشکیل می دهند، کلیه شناخت ها که محصول به کار بستن درست فهمند، ضرورت و اعتبار عام کسب می کنند.   

 

۳۰

·     کانت فکر می کرد که بدین وسیله بتواند به تردیدگرائی (اسکپتسیسم) هیوم غالب آید:

·    هیوم هر شناخت خارج از ریاضیات را فاقد اعتبار عام می دانست و نتیجه عادت انسانی تلقی می کرد.

 

·    مراجعه کنید به اسکپتیسیسم (تردیدگرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری .

 

 

اسکپتیسیسم (تردیدگرائی، شک گرایی) و نئواسکپتیسیسم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8317

 

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر