۱۴۰۲ دی ۲۲, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تئوری شناخت (معرفت) (۶)


  

تئوری شناخت (معرفت)

پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

برگردان

شین میم شین

 

 

تئوری شناخت ایدئالیستی

ادامه

  

ارسطو
(۳۸۴ ـ ۳۳۲ ق. م.)
ارسطو از مهمترین و متنفذترین فلاسفه تاریخ است.
او اصول بیشماری را هم بنیاد نهاده و هم تحت تأثیر جدی قرار داده است.
از آن جمله اند:
تئوری علوم
منطق
بیولوژی
فیزیک
اتیک
تئوری شعر
تئوری دولت
ارسطو دانش زمان خود را به شرح زیر طبقه بندی کرده است:
ارگانون و یا ارغنون
(که بعد از مرگ او به آثار او اضافه می شود.)
علوم تئوریکی (نظری)
علوم پراتیکی (عملی)
علوم پوئه تیکی (شعری)
علوم تئوریکی به اجزای زیر طبقه بندی می شوند:
فلسفه اولین (متافیزیک)
علوم طبیعی
علوم ریاضی (مته متیک)
فلسفه اولین به اجزای زیر طبقه بندی می شود:
تئوری جوهر
تئوری اصول
تئولوژی

 

 

ب

 

۱

·    نظرات ارسطو برای رشد تئوری شناخت از اهمیت بزرگی برخوردارند.

 

۲

·    نظرات ارسطو اگرچه به طورکلی خصلت ایدئالیستی دارند، ولی حاوی عناصر ماتریالیستی بیشماری اند.

 

۳

·    ارسطو نظریه ایده افلاطون را که عام را مستقل می دانست و مطلق می کرد، مورد انتقاد قرار می دهد و اصولا به نظریه ماتریالیستی می رسد و اعلام می دارد که موضوع شناخت را  باید در واقعیت محسوس جست.

·    (ارسطو، «متافیزیک»، الف ۹)

 

۴

·    اما چون به نظر ارسطو موضوع دانش تنها عام می تواند باشد و چون او از درک درست رابطه دیالک تیکی منفرد وعام عاجز بوده، نمی تواند مسئله مربوط به موضوع دانش را در انطباق با موضع انتقادی خود در برابر نظریه ایده افلاطون حل کند.

·    (ارسطو، «متافیزیک»، الف ۶)

 

·    مراجعه کنید به دیالک تیک منفرد (خاص) و عام در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

 

 

منفرد، خاص، عام

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10907

 

۵

·    ارسطو ـ بر خلاف افلاطون ـ عام را در چیزهای منفرد می جوید.

 

۶

·    ارسطو عام را فرم ابدی تلقی می کند که مقدم بر ماده است.

 

۷

·    به نظر ارسطو، فرم به ماده هیئت و حرکت اعطا می کند و ماهیت آن را تشکیل می دهد.

·    (ارسطو، «متافیزیک»، ب، ۳، ۴)

 

(ارسطو

نه از دیالک تیک فرم و محتوا

خبر دارد

و

نه از دیالک تیک ماده و روح.

مترجم)

 

۸

·    به نظر ارسطو، فرم و یا هیئت جسم انسانی، روح است.

·    (ارسطو: «راجع به روح»،  فصل دوم، ۱)

 

الف

·    فرم (روح) به برکت «قوه ادراکش» چیزهای منفرد و خواص آنها می شناسد.

 

ب

·    فرم (روح) به برکت «قوه تفکرش» (که مستقل از جسم است) فرم ها، یعنی ماهیت را می شناسد و برای این کار از تصاویر تصورها که از ادراک باقی می مانند، استفاده می کند.  

·    (ارسطو: «راجع به روح»،  فصل سوم، ص ۸)

 

۹

·    شناخت اما باید با ادراک حسی آغاز شود و سپس به مرحله تفکر برسد که کارش حلاجی مواد حسی است.

 

۱۰

·    درک ارسطو از ادراک ماهیتا ماتریالیستی است.

 

۱۱

·     چون به نظر او، حقیقت عبارت است از انطباق قضاوت با واقعیت عینی.

 

·    مراجعه کنید به قضاوت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

 

۱۲

·    هر قضاوتی زمانی حقیقی است که آن عناصری را به هم پیوند دهد که در عالم واقع پیوند دارند و عناصری را از هم جدا کند که در عالم واقع جدا از هم هستند.

 

۱۳

·    نظرات ارسطو بر توسعه بعدی تئوری شناخت تأثیر دیرپائی گذاشته اند و همچنان و هنوز مؤثرند.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر