۱۴۰۲ شهریور ۶, دوشنبه

درنگی در شعری از حسین منزوی (۲)

حسین منزوی

درنگی

از

میم حجری

خیال خام پلنگ من، به سوی ماه پریدن بود
و ماه را ز بلندایش، به روی خاک کشیدن بود


پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ماه بلند من، ورای دست رسیدن بود.

 معنی تحت اللفظی:

پلنگ من

(دل مغرورم)

 در عالم خیال خام، هوای پریدن به ماه و کشیدن ماه از بالا به زیر را در سر داشت.

پرید و دست به خالی زد.

چون عشق ماه بلند، دسترس ناپذیر بود.

۱

خیال خام پلنگ من، به سوی ماه پریدن بود
و ماه را ز بلندایش، به روی خاک کشیدن بود

 

در این بیت شعر شاعر،

 بی اعتنا به اینکه شاعر خبری از دیالک تیک داشته و یا نداشته،

دیالک تیک های زیر تبیین می یابند:

دیالک تیک رئال و خیال

دیالک تیک عاشق و معشوق

(دیالک تیک پلنگ و ماه)

دیالک تیک بلند و پست

(دیالگ تیک بلندا و خاک)

دیالک تیک پرش و کشش

(دیالک تیک عمل و آماج)

شاعر

دستیابی به معشوق  

را

به

پرش پلنگ به نیت چنگ افکندن به ماه بلند و به زیر کشیدنش

تشبیه می کند.

تا عبث بودن هوس را تبیین دارد.


خیلی زیبا ست.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر