تحلیلی
از
شین میم شین
شاه و روحانیت
(بهمن قاضی)
روحانیت بدون کمک انگلیس و شاه هرگز
نمی توانست به تربیت نیروهای دینی خود در ابعاد وسیع همت بگمارد.
حریف،
که از اسناد تاریخی کذایی دم می زند،
از تاریخ جامعه بشری کمترین خبری ندارد.
مثلا
روحانیت را و سلطنت را اصلا نمی شناسد.
روحانیت
قدیمی ترین قشر اجتماعی است.
ریشه روحانیت
به جامعه اولیه می رسد.
به کاهنان، به مدیران معابد، به پاسداران آتش و وسایل تولید و مازاد محصولات کشاورزی و غیره.
روحانیت
بانی گذار از جامعه اشتراکی اولیه به جامعه طبقاتی (جامعه برده داری) بوده است.
روحانیت در همه جای جهان
سازمان های سراسری در اختیار داشته و دارد.
تیراژ و انواع مطبوعات و تعداد نهادها و سازمان های روحانیت
صد برابر حجم مطبوعات و نهادها و سازمان های طبقات و اقشار اجتماعی دیگر است.
سازمان های روحانیت
تار و پود جوامع بشری را تسخیر کرده اند و به میسونرهای مذهبی تسخیر می کنند.
انگلیس و شاه کی اند؟
۲
تمام حکومت های دینی در منطقه بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی
توسط وزارت خارجه انگلیس حمایت و مدیریت شدند تا به قدرت رسیدند.
حریف
شبیه دایی جان ناپلئون است که همه کاسه ها و کوزه ها را بر سر انگلیس خرد و خراب می کند و از کاهی، کوهی می سازد.
مفهوم «حکومت های دینی»،
خرافه مفهومی بیش نیست.
حریف اصلا نمی داند که حکومت چیست.
حکومت
در دیالک تیک حاکمیت و حکومت وجود دارد
و
در این دیالک تیک نقش تعیین کننده از آن حاکمیت است.
حاکمیت چیست؟
حاکمیت
همان مناسبات تولیدی است.
همان زیربنای اقتصادی است.
حاکمیت
همیشه و همه جا
طبقاتی است.
حکومت و دولت و دین و هنر و اخلاق و آداب و رسوم و فلسفه و غیره
بر اساس حاکمیت تشکیل می یابند و تابع بی چون و چرای حاکمیت اند.
ما با دیالک تیک زیربنای اقتصادی (حاکمیت) و روبنای ایده ئولوژیکی (حکومت و غیره) سر و کار داشته ایم و داریم و خواهیم داشت.
درست به همین دلیل،
کنیسه و کلیسا و مسجد و معبد و روحانیت،
با تحول حاکمیت،
مثلا
با گذار از جامعه اولیه به جامعه برده داری،
با گذار از جامعه برده داری به فئودالی،
با گذار از جامعه فئودالی به سرمایه داری و بورژوایی
با گذار از جامعه سرمایه داری به جامعه سوسیالیستی
تغییر ماهوی می یابد.
روحانیت قرون وسطای فئودالی کجا، روحانیت امپریالیستی کجا؟
روحانیت تزاریستی کجا، روحانیت سویه تیستی (شوروی) کجا؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر