۱۴۰۳ آبان ۲۴, پنجشنبه

درنگی در مکررات مکرمات (۵۳)


درنگی

از 

میم حجری

 

 زن ستیزی در صور مختلف
تازگی ندارد.

 
نطفه های تحقیر زنان
در روند گذار بشریت از مادرسالاری به پدرسالاری در اثر گذار از گرداوری حبوبات و ریشه ها ومیوه ها به شکار و کشاورزی

صورت گرفته است
که
پس از گذار از جامعه اشتراکی اولیه به جامعه برده داری (صدر اسلام در شرق)
توسعه یافته و تشدید گشته است:
زن ستیزی با برده ستیزی، رعیت و رهی و کنیز ستیزی و پرولتر ستیزی توأم گشته است.

 
زن به قول مارکس:
پرولتر مضاعف است:
پرولتر خانه و کارخانه است.

زن
در آن واحد دو ارباب دارد:
بورژوازی (طبقه سرمایه دار) و شوهر

 

زن ستیزی
در ایده ئولوژی اشرافیت برده دار و فئودال و روحانی
به صورت گاو و گوساله و بره و گوسفند و یز و خر و استر ستیزی، قاطرستیزی، سگ ستیزی و و درختان میوه ستیزی 

منعکس شده است.

 
سرو و اسب و غیره به مثابه مظاهر اشراف انگل و بی ثمر
ستوده شده اند.
مرد به فخر واژه تبدیل شده
و
زن (نامرد) به ننگ واژه.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر