ابن عربی
(زادهٔ ۲۶ ژوئیه ۱۱۶۵ – درگذشتهٔ ۱۶ نوامبر ۱۲۴۰ میلادی)
دانشور، عارف، شاعر و فیلسوف اندلسی قرن ششم هجری
که در فلسفه اسلامی بسیار تأثیرگذار بود.
از ۸۵۰ اثر منتسب به وی، حدود ۷۰۰ اثر معتبر هستند در حالی که بیش از ۴۰۰ اثر موجود است.
آموزههای جهانشناختی وی جهانبینی غالب در بسیاری از نقاط جهان اسلام شد.
وی در میان اهل سلوک و عرفان با نامهای الشیخالاکبر (منظور مکتب اکبریه یا اکبریان) و محییالدین ابن عربی در سراسر خاورمیانه معروف است.
برخلاف تصور بسیاری، هر چند ابن عربی در برخی مباحث، سخنانی از صوفیه را تأیید کرده است[
اما در مواردی نیز، به نقد آرایی از صوفیه پرداخته است
و در فتوحات ج۱، ص ۶۱ گفته است که او دیدگاه مستقلی دارد و او تابع دیدگاه صوفیه نیست
درنگی
از
میم حجری
صوفی برحسب رسم "بندگی" خدا را پرستش و با او نیایش نمیکند ...
بلکه بر حسب "عشق" ؛ این حرکت را انجام میدهد ...
چون "زیبایی" را شناخته است ، خالق زیبایی را ستایش میکند ...
تصوف بر "مدار عشق میچرخد" ، نه بر مدار "جبر و تعبد و زور مداری" ..
ابن عربی
این فرمایشات ابن عربی باید نخست تجزیه و سپس تحلیل شوند:
۱
صوفی برحسب رسم "بندگی" خدا را پرستش و با او نیایش نمیکند ...
این ادعای ابن عربی
مبتنی بر مرزبندی عارف با عابد است.
عارف
بر خلاف عابد،
خود را عبد (بنده خدا) محسوب نمی دارد.
عرفان
مبتنی بر مکتب فلسفی پانته ئیسم است که فرقی بین خلق و خدا و خر و خرما و خورجین و خردل نمی بیند.
منظور از اصل وحدت در قاموس عرفان
همین هویت (یکسانی) ماده و روح و یا وجود و شعور است.
پانته ئیسم
(همه خدایی)
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11492
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11499
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر