۱۴۰۲ اسفند ۱۳, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۰۴)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

دمادم شراب الم در کشند

و گر تلخ بینند، دم در کشند

معنی تحت اللفظی:

عاشق جماعت لحظه به لحظه درد می کشند

و

اگر معشوق بد رفتاری کند، دم نمی زنند.

 

سعدی

گر من از دوست بنالم، نفسم صادق نیست

خبر از دوست ندارد، که ز خود با خبر است.

معنی تحت اللفظی:

اگر من از دست دوست ناله کنم، صداقت ندارم.

کسی که از خود بی خبر نباشد، نمی تواند عاشق باشد.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

 نحوه برخورد با دوست را تعیین می کند.

 

عاشق صادق باید دیالک تیک من و دوست را به شکل دیالک تیک هیچ و همه چیز بسط و تعمیم می دهد، یعنی تار و مار سازد.

 

در مقابل دوست، هیچ باشد و از خود بی خبر باشد.

هرگز کسی از سعدی نمی پرسد که چرا دشمن خونریز را باید نه به نام راستین، بلکه به نامی وارونه خواند.

 

چرا نباید از سلطان و خان خونریز به عنوان دشمن توده مولد و زحمتکش نام برد؟

 

سعدی

سعدی چه کنی شکایت از دوست؟

چون شادی و غم نه برقرار است.

معنی تحت اللفظی:

از دوست نباید شکوه کرد.

برای این که غم و شادی گذرا ست.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

برای ادعای خود دلیل هم ارائه می دهد:

او اکنون میان شادی و غم علامت تساوی نمی گذارد، بلکه هر دو را به طور مکانیکی نفی و انکار می کند و بر پایه این نفی سوبژکتیو به تبلیغ تئوری تسلیم و تحمل و رضا می پردازد.

 

اگر دقت کنیم

همه چیز هستی موقتی و گذرا ست

فقط غم و شادی گذرا نیست.

با دلیل قوی سعدی

باید

تسلیم پیشگی مطلق پیشه کرد و از مبارزه و مقاومت دست برداشت.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر