۱۴۰۲ اسفند ۲۷, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۱۸)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

هیچکس به خوبی حافظ،

سعدی را درک نکرده

و

هیچکس به اندازه حافظ

با آجرهای فکری سعدی عمارت شکوهمند فلسفه خود را بر پا نداشته است.

 

مبین حقیر، گدایان عشق را، کاین قوم

شهان بی کمر و خسروان بی کله اند.

 

معنی تحت اللفظی:

گدایان عشق را تحقیر نکن.

اینها شاه بدون کمر و خسرو بی کلاه اند.

 

حافظ در این بیت، به پیروی از سعدی میان اضداد دیالک تیکی علامت تساوی می گذارد و به تخریب دیالک تیک شاه و گدا می پردازد.

گدایان عشق حافظ تنها فرقی که با شاهان و خسروان دارند، نداشتن کمر و کلاه است.

 

حافظ برای اثبات ادعای خود می تواند به گنجینه دیالک تیکی سعدی چنگ زند و دیالک تیک نمود و بود (ماهیت) را به خدمت گیرد.

حتی دشمنان خونی دیالک تیک، به دیالک تیک عینی نیاز دارند:

گدایان عشق حافظ ظاهر گدا (نمود) و ماهیت شاهانه دارند.

 

حافظ برای اثبات نظر خود از این قاعده دیالک تیکی استفاده می کند که ماهیت واحدی می تواند در نمودهای متفاوت عرض اندام کند:

شاه می تواند با کمر و بی کمر باشد و خسرو می تواند با کلاه و بی کلاه باشد.

سرمایه دار می تواند فاشیست و یا دمکرات باشد، بی آنکه ماهیتش عوض شود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر