۱۴۰۳ فروردین ۸, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جانبداری (طرفداری) (۲)


پروفسور  دکتر ماتیوس کلاین

برگردان 

شین میم شین

 

 

۱۱

·    فرم نمودین تعیین کننده چالش جانبدارانه فلسفی در دوران ما را مبارزه میان فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی (ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی و تئ<ری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی) و یا جهان بینی طبقه کارگر و همه انسان های ترقی طلب و پیشرفت طلب از سوئی و انواع و اقسام ایدئالیسم فلسفی و مذهبی، یعنی ساز و برگ جهان بینانه بورژوازی در حال زوال از سوی دیگر و به طور کلی مبارزه میان ایده ئولوژی سوسیالیستی و ایده ئولوژی بورژوائی تشکیل می دهد.

 

۱۲

·    همانطور که تضادهای جامعتی میان طبقات مترقی و ارتجاعی، مثلا میان بورژوازی و اشراف فئودال در دوران آغازین سرمایه داری و میان طبقه کارگر و بورژوازی در سرمایه داری و در دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم آشتی ناپذیر بوده اند، به همان سان نیز تضادهای فلسفی میان ماتریالیسم و ایدئالیسم آشتی ناپذیرند.

 

۱۳

·    همانطور که میان بورژوازی و پرولتاریا، میان سرمایه داری و سوسیالیسم ـ کمونیسم «راه سومی» وجود ندارد، به همان سان نیز میان فلسفه ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی یکپارچه و منسجم و ایده ئولوژی سوسیالیستی مبتنی بر آن از سوئی و فرم های متنوع ایده ئولوژی بورژوائی از سوی دیگر نمی تواند «ایده ئولوژی سومی» وجود داشته باشد.

 

۱۴

·    به قول لنین، «در جامعه مبتنی بر بردگی مزدوری (دستمزدی) (سرمایه داری)، دنبال علم بیطرف گشتن همانقدر عاقلانه است که انتظار افزایش دستمزد داشتن از کارخانه داران از طریق کاهش سود سرمایه، عاقلانه است.»

·    (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۹، ص ۳)

 

۱۵

·    هر تلاش در جهت آشتی دادن ایده ئولوژی بورژوائی با ایده ئولوژی سوسیالیستی ناگزیر به ایده ئولوژی بورژوائی ختم می شود و در تحلیل نهایی، آب به آسیاب منافع طبقاتی بورژوازی امپریالیستی می ریزد.

 

۱۶

·    از این رو، به قول لنین، «مسئله می تواند فقط چنین طرح شود:

 

الف

·    یا ایده ئولوژی بورژوائی و یا ایده ئولوژی سوسیالیستی!

 

ب

·    شق ثالثی در میانه آندو وجود ندارد.

 

پ

·    برای اینکه بشریت ایده ئولوژی «سومی» پدید نیاورده است.

 

ت

·    برای اینکه به طور کلی در جامعه ای که تضادهای طبقاتی شعله می کشند، هرگز نمی تواند ایده ئولوژی ئی وجود داشته باشد که در خارج از طبقات و یا بر فراز طبقات قرار داشته باشد.

 

ث

·    از این رو، هر تحقیر ایده ئولوژی سوسیالیستی و هر انحراف از آن ـ همزمان ـ به معنی تقویت ایده ئولوژی بورژوائی است.»

·    (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۵، ص ۳۹۶)

 

۱۷

·    اگر چه کلیه فلسفه ها و ایده ئولوژی های حاوی گشتاور جانبدارانه، خصلت طبقاتی و تعلق طبقاتی داشته اند، اما فلسفه و علوم مارکسیستی ـ لنینیستی برای اولین بار خصلت طبقاتی خود را و جانبداری خویش از امر طبقه کارگر و پیشرفت تاریخی بشریت را آشکار، صریح و بی پرده بر زبان می رانند و مشخصه ماهوی جانبداری ذاتی خود را به اصل تئوریکی ـ متدیکی ـ عملی پژوهش و مبارزه طبقاتی (در همه فرم های آن) توسعه می دهند.

 

۱۸

·    وجه مشترک کلیه ایده ئولوژی های ماقبل مارکسیسم که بیانگر منافع، تمایلات و آماج های طبقات استثمارگر و حاکم بوده اند،  پنهان کردن آگاهانه و یا ناآگاهانه تعلق طبقاتی و جانبداری خویش  پشت اوتوریته های (مراجع) «متعالی» از قبیل «خدا»، «ایده»،  «طبیعت» و غیره و توجیه مناسبات مبتنی بر استثمار موجود با استفاده از «قوانین» و یا «اراده و خواست» این اوتوریته های «متعالی» و قلمداد کردن نقطه نظرات و آموزه های خود (که در واقع، بازتاب ایده ئولوژیکی منافع حیاتی اقشار و طبقات اجتماعی معینی بوده اند) به مثابه چیزهای عام الاعتبار مطلق، به طور کلی انسانی و واجب الاجرا برای همه انسان ها ست.

 

۱۹

·    این مشخصه به میزان به مراتب بیشتری در مورد فلسفه و ایده ئولوژی بورژوازی امپریالیستی مصداق دارد.

۲۰

·    در پشت پرده ادعای «بی طرفی عینی» اولا تمایلی پنهان شده است، که می خواهد خصلت فلسفه و ایده ئولوژی ئی را در دوران امپریالیسم سرپوش نهد که مدافع وضع سرمایه داری انحصاری موجود است و سودای اعطای مشروعیت و ابدیت بدان را و ارتقای اگوئیسم و سوبژکتیویسم طبقاتی واقعی بورژوازی در حال زوال  (که در این فلسفه و ایده ئولوژی تبیین می یابد) به مقام چیزهای هنجارین را در سر دارد.

 

۲۰

·    ثانیا آماج بی طرفی ادعائی از سوی ایدئولوگ های بورژوازی امپریالیستی این است که از روی آوردن روز افزون توده های پهناور زحمتکشان به آماج های اعلام شده از سوی فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی و ایده ئولوژی سوسیالیستی ممانعت به عمل آید، سدی در راه سمتگیری جهان بینانه مترقی برپا شود و افسانه خنثائی جهان بینانه  و امکان همزیستی و بی طرفی فلسفی و ایده ئولوژیکی رواج یابد و تحکیم شود، تا توده های تحت استثمار داوطلبانه تر گرده بر یوغ ایده ئولوژی ارتجاع امپریالیستی بسپارند.

 

۲۱

·    به قول لنین، «لعن و نفرین به جانبداری، خود جانبداری بی غل و غشی است!»

·    (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۱، ص ۶۴)

 

۲۲

·    «ادعای بی طرفی در جامعه بورژوائی بیان عوامفریبانه، پوشیده و منفعل تعلق به طرفداران سیران، حاکمان و استثمارگران است.

·    بی طرفی یک ایده بورژوائی است.

·    جانبداری اما  یک ایده سوسیالیستی است!»

·    (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۰، ص ۶۶)

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر