۱۴۰۱ تیر ۷, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (د) دیکتاتوری پرولتاریا (۱)

 
Diktatur des Proletariats - Schreckgespenst oder Befreiung?

 
هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین

 

۱

·    دیکتاتوری پرولتاریا به حاکمیت سیاسی (قدرت) طبقه کارگر اطلاق می شود.

 

۲

·    دیکتاتوری پرولتاریا در نتیجه سرنگونی قدرت سیاسی بورژوازی با پیروزی سیاسی انقلاب کارگری تأسیس می یابد.

 

۳

·    مشخصه دیکتاتوری پرولتاریا عبارت است از نقش رهبری طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی اش در مجموعه توسعه جامعه سوسیالیستی.

 

۴

·    دیکتاتوری پرولتاریا فرم خاصی از وحدت منافع طبقاتی طبقه کارگر رهبر با طبقات و اقشار زحمتکش دیگر و قبل از همه با دهقانان زحمتکش است.

 

·    مراجعه کنید به سیاست وحدت (سیاست مبتنی بر ودحت)

 

سیاست مبتنی بر وحدت

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9861

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9866

 

پایان

 

۵

·    تز دیکتاتوری پرولتاریا توسط مارکس و انگلس، بر پایه به ویژه، حلاجی مبارزات طبقاتی در فرانسه و در اواسط قرن نوزدهم به ویژه، بر پایه حلاجی انتقادی تجارب کمون پاریس توسعه یافته است.

 

(ایراد اصلی کمونارهای پاریس

از

دید مارکس و انگلس

عدم تشکیل دیکتاتوری پرولتاریا

 در پاریس

(و بعدها در باکو)

 بوده

است

که

به

شکست هر دو

منجر شده است.

مترجم)

 

۶

·    درس عبرت از مبارزات طبقاتی فرانسه و کمون پاریس این بوده که «پرولتاریای سازمانیافته به مثابه طبقه حاکمه» (مانیفست حزب کمونیستی)، «حاکمیت خود را و رسالت تاریخی خود را فقط به برکت دیکتاتوری انقلابی  بر طبقات استثمارگر  می تواند جامه عمل بپوشاند.»

 

۷

·    تز دیکتاتوری پرولتاریا در «نقد برنامه گوتا» به طرز دقیقی فرمول بندی می شود:

 

الف

·    «میان جامعه کاپیتالیستی و جامعه کمونیستی دوره ای وجود دارد:

·    دوره تبدل (تبدیل شدن، گذار) یکی به دیگری.

 

ب

·    این دوره تبدل با دوره گذار سیاسی مطابقت دارد.

 

پ

·    دولت این دوره گذار فقط می تواند دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا باشد.»

·    (مارکس)

 

(به این جمله مارکس باید دقت دو چندان داشت:

مارکس

در این جمه

دیالک تیکی ـ ماتریالیستی

می اندیشد.

مارکس

دیالک تیک فرم و محتوا

را

به

شکل دیالک تیک دولت دوره گذار و دیکتاتوری پرولتاریا

بسط و تعمیم می دهد:

دولت

از

دید مارکس،

فرم

است.

دولت فرم حاکمیت طبقات اجتماعی است.

دولت

به مثابه فرم

مثل هر فرم دیگر

می تواند محتواهای متفاوت و حتی متضاد داشته باشد.

مثال:

لیوان

فرم

است.

در لیوان به مثابه فرم و یا ظرف

می توان محتواها و یا مظروف های متفاوت و حتی متضاد عرضه کرد.

مثلا

هم

می توان شراب

عرضه کرد

و

هم

می توان شرنگ

عرضه کرد.

 

محتوای دولت دوره گذار از جامعه کاپیتالیستی به جامعه کمونیستی

را

دیکتاتوری پرولتاریا

تشکیل می دهد.

مترجم)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر