۱۳۹۸ شهریور ۵, سه‌شنبه

نقشه (پلان، برنامه) (۷)


 
 
 پروفسور دکتر الفرد باوئر
برگردان
 شین میم شین
 
 
   


۱۸
·      محافل علمی بورژوائی اغلب ادعا می کنند که تعیین آماج ها نمی تواند راسیونال باشد و لذا خارج از حیطه بررسی علمی است.

۱۹
·      اما نتایج حاصل از پژوهش های اجتماعی ماتریالیستی ـ تاریخی (یعنی پژوهش های اجتماعی مبتنی بر ماتریالیسم تاریخی) نشان داده اند که آماجگذاری های مهم برای توسعه اجتماعی می توانند بر مبنای شرایطی که شالوده آنها را تشکیل می دهند، توضیح داده شوند.

۲۰
·      برای این کار باید علل، فونکسیون و دیگر مؤلفه های تعیین کننده این آماجگذاری ها در روندی دشوار و پر زحمت جسته و یافته شوند.

۲۱
·      برای کشف این عوامل باید به بررسی گرایشات توسعه اجتماعی، سمت و سوی توسعه اجتماعی، منافع به طور  اوبژکتیو  مشروط نظام ها، نهادها، طبقات اجتماعی و دیگر گروه های اجتماعی پرداخت.

۲۲
·      از پایگاه اجتماعی سوسیالیسم می توان به طور  راسیونال راجع به مسائل ماهوی آماجگذاری های اجتماعی تصمیمگیری کرد و صحت و سقم آنها را استدلال و اثبات کرد.

۲۳
·      زیرا اینجا می توان معیارهای بنیادی آماجگذاری های اجتماعی را تعیین کرد.
·      معیارهائی که بیانگر قوانین ساختار و توسعه اوبژکتیو  خود روندهای اجتماعی اند.

۲۴
·      ادعای مطروحه فوق الذکر ـ قبل از همه ـ از سوی ماکس وبر و پیروانش، مبنی بر اینکه این وظیفه علم نیست که به بررسی دنبال کردن «آماج های درست» از سوی مردم بپردازد، به محدود کردن توان اجتماعی علم منجر می شود و به انتقاد علمی از مبانی اجتماعی وضع موجود لطمه می زند.

۲۵
·      حتی مارکس بیش از صد و پنجاه سال پیش، اشاره می کند که راسیونالیته  اقتصادی  حتما نباید با راسیونالیته  فنی انطباق داشته باشد.

۲۶
·      این اندیشه در باره رابطه راسیونالیته  فنی و سیاسی، اقتصادی و سیاسی و غیره نیز صادق است.

۲۷
·      در جریان ساختمان سیستم اجتماعی سوسیالیسم توسعه یافته باید از کلیه نقشه های اجتماعی، راسیونالیته  تمام اجتماعی انتظار داشت.

۲۸
·      از این رو، در این مرحله توسعه اجتماعی، راسیونالیته  اقتصادی صرف برای یک سیستم آماج های اقتصادی کافی نیست.

۲۹
·      در تعیین آماج های اقتصادی باید آماج های اجتماعی فراتر رونده را، یعنی تأثیر متقابل رئال میان اقتصاد و جامعه را در نظر گرفت.

۳۰
·      فونکسیون تحولی نقشه (تغییر وضع و سیستم ها به مثابه   هدف) منسوبیت های عملیاتی، آتی، تصمیمگیرانه و تحقق را در خود جمع می آورد.

۳۱
·      تفاوت نقشه با پیش بینی، که به نوبه خود با عملیات آتی سر و کار دارد، این است که نقشه خصلت تصمیمگیرانه دارد:
·      نقشه عملیات آتی را پیشگوئی نمی کند، بلکه تعیین می کند.

۳۲
·      نقشه ها طرح های فکری اند.
·      اما خود به نیت طرح چیزی طرح نمی شوند، بلکه برای تحقق چیزی طرح می شوند.

·      (طرح یعنی تعیین کتبی نقاط اصلی چیزی. مترجم)

۳۳
·      نقشه میان سوبژکت و اوبژکت هم پیوند تئوریکی بر قرار می کند و هم پیوند پراتیکی.

۳۴
·      نقشه ـ بدین طریق ـ گشتاوری از گذار کیفی ایده به واقعیت عینی است.

·      (دیالک تیک ایده و رئالیته و یا دیالک تیک اندیشه و شیئیت و واقعیت و مادیت. مترجم)

۳۵
·      نقشه یکی از فرم های دستساخت انسان است که در آن ایده به قدرت مادی بدل می شود.

۳۶
·      نقشه بخش صرفظرناپذیر غلبه آگاهانه بر تضادها ست.

۳۷
·      نقشه وحدت تصویر و نیت است و لذا بیانگر پیوند متقابل شعور تئوریکی و شعور پراتیکی (شعور نظری و شعور عملی) انسان است.

۳۸
·      در نقشه قوای ماهوی انسانی در روند تغییر مناسبات طبیعی و اجتماعی، واقعیت (مادیت، شیئیت) می یابند و غنی تر می شوند.

۳۹
·      مفهوم «نقشه» در بازیتئوری اهمیت بزرگی کسب می کند.

·      مراجعه کنید به بازیتئوری

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر