پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین
۱۶
اوبژکتتئوری
· تئوری گاهی به حوزه معینی از اوبژکت ها نسبت داده می شود و بیانگر قانونمندی های آنها، روابط موجود میان آنها و غیره
است.
· در این گونه موارد می توان آن را »اوبژکتتئوری « نامید.
۱۷
متاتئوری
· گاهی خود تئوری به عنوان موضوع خاصی مورد مطالعه و بررسی
قرار می گیرد و حاصل این کار، پیدایش تئوری
جدیدی است که متاتئوری نامیده می شود.
۱۸
· تئوری های اغلب ریاضی و منطقی اندکی یافت می شوند
که حاوی متاتئوری مدونی باشند.
۱۹
· به طور کلی، می توان گفت، که راجع به تئوری های منفرد، تنها تعداد معینی از احکام متاتئوریکی
وجود دارند.
۲۰
· تفاوت »اوبژکتتئوری» و «متاتئوری» را می توان در مثال ساده ای نشان داد:
۲۱
· به نظر مارکس، با در نظر گرفتن علائمی برای
سرمایه ثابت و سرمایه متغیر و اضافه ارزش، در دوبخش اصلی تولید روابط زیرین صادق
اند:
الف
· بخش اول تولید = سرمایه ثابت اول +
سرمایه متغیر اول + اضافه اول
ب
· بخش دوم تولید = سرمایه ثابت دوم
+ سرمایه متغیر دوم + اضافه دوم
۲۲
· این قوانین عبارتند از قوانین مربوط به تئوری اقتصادی که عرصه اوبژکتی آنها شیوه تولید سرمایه داری است.
۲۳
· قانون «متاتئوریکی» به عنوان مثال چنین خواهد بود:
· تولید عرصه اقتصادی موصوف در
فرمول بالا می تواند بزرگتر شود، اگر
· سرمایه ثابت دوم کمتر از سرمایه
متغیر دوم + اضافه دوم باشد.
۲۴
· تفاوتگذاری میان تئوری و متاتئوری مورد خاصی و بسیار مهمی در بررسی اوبژکتزبان و متازبان محسوب می شود.
۲۵
· اصطلاح واحدی می تواند در یک تئوری، هم به مثابه اصطلاح متاتئوریکی و هم به مثابه اصطلاح متازبانی به کار رود.
۲۶
· به عنوان مثال، در جمله «اتیولوژی، آموزش علل بیماری ها است»، اصطلاح علت یک
اصطلاح متازبانی است.
۲۷
· آن (علت) اما ـ همزمان ـ در اوبژکتزبان هر تئوری نیز که این اظهار نظر بدان
مربوط می شود، به کار می رود.
۲۸
· وقتی ما می گوییم، که «علت های
بیماری های سرطانی هنوز به طور کامل تحقیق نشده اند»، اینجا ما با یک جمله از اوبژکتتئوری سر و کار داریم، که در آن اصطلاح «علت» به
مثابه اصطلاح اوبژکتزبانی به کار رفته است.
۲۹
· تئوری های علمی را می توان به دو دسته تقسیمبندی کرد:
الف
· تئوری های تجربی
ب
· تئوری های استقرائی.
۳۰
· ولی نمی توان میان آندو به طور قطعی مرزبندی کرد.
· (استقراء عبارت است از استخراج منفرد و خاص از عام.
· مثال :
· باران می بارد.
· اگر باران ببارد، سنگفرش خیس می
شود.
· پس سنگفرش خیس است.
· ضد استقراء را قیاس و یا استنتاج می نامند.
· قیاس و استنتاج عبارت از متد علمی
ئی است که در آن از منفرد
و خاص، عام نتیجه گرفته می شود. مترجم)
۳۱
· نه تئوری های تجربی محض
(ناب) وجود دارند و نه تئوری های استقرائی
محض.
۳۲
· از سوئی تئوری هائی که تنها از
قوانین تجربی تشکیل یافته اند و حاصل آزمایش و مشاهده اند و یا قوانین مربوط به
تجارب حاصل از فعالیت اجتماعی و یا سیاسی که به طور علمی فرمولبندی شده اند، حاوی حداقلی از عناصر استقرائی اند و از سوی دیگر، حتی انتزاعی ترین تئوری
های ریاضی ـ به طور تاریخی ـ به وسیله حلقات
واسط با تجارب عملی گره خورده اند و نتیجه آنان
محسوب می شوند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر