۱۳۹۲ آذر ۲۷, چهارشنبه

قصه های خانم گاف (62)

دو دختر گدا
اثری از کمال الملک
 گاف سنگزاد

حریف
شما در تحلیل تان زحمت خواننده را از شعر و به نظر من نثر   آسان وبسیار قابل فهم همگان حلاجی می کنید وجای ابهام باقی نمی ماند.
ما در ایران مان از این نمایشات زیاد دیده ایم و قصد وغرض تظاهر به تقوی است و گر نه می شود صندوقی بگذارند ویولی را بکمک اقوام وهمسایگان جمع کرده و خانواده بی بضاعت و آبرومند ی را درنظر بگیرند
برای تحصیل فرزندان خانواده ویا سایر احتیاجات شان بپردازند
تظاهرات پایه تمامی این جریانات است
با یک وعده غذا دردی ازکسی دوا نمی شود
همچنانکه با یک گل بهار نمی شود

·        مذهب در ایران به مثابه اوتوپی و به دلیل اوتوپی بودن زمام امور را به دست گرفته است.

1
·        این اوتوپی می بایستی در پرتو روشنگری علمی و انقلابی نقد و بی اعتبار شود و با علم، با سوسیالیسم علمی جایگزین گردد.
·        ولی متأسفانه نشده است.

2
·        ظاهرا هنوز هم کسی مشتری روشنگری علمی و انقلابی نیست.

3
·        در غیاب علم بوده که اوتوپی میداندار شده است.
·        اوتوپی مذهب را در هر صورت مردم ایران تجربه می کنند.

4
·        اگر روشنگری علمی و انقلابی گسترده صورت گیرد، زمینه برای افشاندن بذر آگاهی انقلابی آماده است.

5
·        اوتوپی مذهب ساز و کارهای خاص خود را هم دارد.
·        در مدینه فاضله مذهب، فقر از طریق احسان تعدیل می شود و جامعه رفته رفته به دو طبقه واره درویش و توانگر (اکثریت و اقلیت) تقسیم می شود.
·        دو باب در دو اثر اصلی سعدی به همین دیالک تیک سلطان و درویش اختصاص یافته است.

6
·        گدا واره و درویش واره گشتن ملتی فاجعه مادی و معنوی مهیبی است  
·        همین احسان و انفاق را در متروپول های سرمایه داری هم دیری است که انجام داده اند و انجام می دهند:
·        انگار رهنمودهای سعدی و حافظ را سرمایه داری غرب مو به مو به مورد اجرا می گذارد.

7
·        احسان بصور مختلف آشکار و نهان صورت می گیرد و ضمنا در هر دو اثر سعدی بابی بدان اختصاص یافته است.
·        ولی عملا همه جا همان می شود که در ایران می شود:
·        توده به درجه انگل، گدا و زباله تنزل می یابد تا نتواند لیاقت خیزش و قبضه قدرت و اداره جامعه را داشته باشد.

8
·        یکی از علل اصلی تعویق انقلاب پرولتری همین است.
·        پرولتاریا انگل واره و لومپنیزه می شود و از ظرفیت انقلابی تهی می گردد.
 
·        گدا و انگل نمی تواند جامعه کهنه را براندازد و طرحی نو در اندازد.

9
·        ثروت بادآورده نداریم.
·        ثروت تولید می شود و باید در اختیار مولدین قرار گیرد.

10
·        احسان و انفاق، درد است و نه درمان درد.

11
·        اقلیت حاکم باید سرنگون شود و اکثریت مولد باید به قدرت رسد.
·        آنگاه همه کار می کنند و همه در برابری واقعی و ماهوی،  خواهر وار و برادر وار زندگی می کنند و این فجایع خاتمه می یابد.

12
·        چاره ای جز تسخیر قدرت بوسیله توده ها وجود ندارد
·        آلترناتیوی جز سوسیالیسم وجود ندارد

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر