درنگی
از
شین میم شین
مسعود مؤمنی
همسویی یا عدم همسویی تکامل تاریخی جامعه و هنر؟
ادامه تجزیه و تحلیل حدیث کارل مارکس:
مارکس
آیا با ممانعت از فعالیت چاپ گران ،
آواز خوانی و شعر خوانی و سرگرمیها
معنی تحت اللفظی:
مثال دیگر برای اثبات بی پیوندی تکامل عمومی جامعه با هنر
این است که با تعطیل چاپخانه، خللی بر رشته های مختلف هنری از قبیل شعر و تصنیف و ترانه و تفنن وارد نمی آید.
اکنون صحت حدس ما اثبات می شود:
مارکس جوان برای اثبات ادعای خود یکی از عناصر سیستم نیروهای مولده (دستگاه چاپ) را مثال می آورد.
این مثال مارکس هم از سرتاپا معیوب است:
مارکس جوان
اولا
میان رشته های مشخص هنری و هنر به مثابه فرمی از شعور و یکی از عناصر مهم روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه علامت تساوی می گذارد.
ثانیا
میان سیستم و عنصر (میان سیستم نیروهای مولده و یکی از عناصر یکی از عناصر آن، یعنی ماشین چاپ به عنون یکی از ابزارهای کار) علامت تساوی می گذارد.
یعنی
عملا
دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم را
فراموش می کند.
ثالثا
نیروهای مولده را بی اعتنا به مناسبات تولیدی، به هنر به مثابه یکی از عناصر مهم روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه پیوند می دهد تا بی پیوندی هنر به توسعه عام جامعه را اثبات کند.
مارکس جوان
هنوز به دیالک تیک سه عضوی اساسی ماتریالیسم تاریخی
(دیالک تیک نیروهای مولده ـ مناسبات تولیدی و یا زیربنای اقتصادی ـ روبنای ایده ئولوژیکی)
وقوف روشن ندارد.
نیروهای مولده به تنهایی و به طور مستقیم و بیواسطه
در
چند و چون روبنای ایده ئولوژیکی که هنر یکی از اجزای آن است،
نقش اصلی و تعیین کننده را به عهده ندارد:
نیروهای مولده به واسطه مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی و یا حاکمیت طبقاتی و یا طبقات حاکمه)
روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه را و ضمنا هنر را به مثابه یکی از اجزای آن تعیین می کند.
مثال:
نیروهای مولده در جامعه سرمایه داری و سوسیالیستی
عمدتا
تفاوتی با هم ندارند.
تفاوت این دو جامعه در مناسبات تولیدی متفاوت و متضاد آندو ست.
تفاوت و تضاد آندو
در فرم مالکیت کاپیتالیستی بر وسایل تولید و مالکیت سوسیالیستی بر وسایل تولید است.
درست به همین دلیل بین هنر و اخلاق و حقوق و فلسفه و دولت به مثابه عناصر مهم روبنای ایده ئولوژیکی هر دو جامعه
تفاوت و تضاد عظیمی وجود دارد.
دیالک تیک سه عضوی اساسی ماتریالیسم تاریخی
(دیالک تیک نیروهای مولده ـ مناسبات تولیدی و یا زیربنای اقتصادی ـ روبنای ایده ئولوژیکی)
از ترکیب دو دیالک تیک اساسی زیر در ماتریالیسم تاریخی تشکیل می یابد:
دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی + دیالک تیک مناسبات تولیدی و یا زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
مراجعه کنید
به
نیروهای مولده
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3956
پایان
مناسبات تولیدی
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3156
زیربنا و روبنا
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8975
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8980
۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8986
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر