۱۴۰۳ دی ۲۰, پنجشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره المائده) (۳۳۳)

          

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَىٰ نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ ۚ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُم ۖ بَلْ أَنتُم بَشَرٌ مِّمَّنْ خَلَقَ ۚ يَغْفِرُ لِمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ ۚ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ﴾
[ المائدة: ۱۸]

يهوديان و مسيحيان گفتند كه ما فرزندان و دوستان خدا هستيم.

 بگوى:

 پس چرا شما را به پاداش گناهانتان عذاب مى‌كند؟ 

بلكه شما انسانهايى از جمله آفريدگان هستيد. 

هر كس را كه بخواهد مى‌آمرزد و هر كس را كه بخواهد عذاب مى‌كند و از آن خداست فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست و بازگشت همه به اوست.

کریم 

در این آیه،

  ادعای اهل کتاب مبنی بر حبیب خدا بودن را رد می کند تا خودش را حبیب الله جا بزند.

دلیل کریم این است که خدا اهل کتاب را عذاب می دهد و این بدان معنی است که آنها دشمنان خدا هستند.

کریم اما از این تهمت به اهل کتاب نتیجه دیگری می گیرد:

کریم آنها را جزو مخلوقات خدا می داند و بس.


﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَىٰ فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ أَن تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِن بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ ۖ فَقَدْ جَاءَكُم بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾
[ المائدة: ۱۹]

اى اهل كتاب

 فرستاده ما در دورانى كه پيامبرانى نبودند مبعوث شد تا حق را بر شما آشكار كند و نگوييد كه مژده‌دهنده و بيم‌دهنده‌اى بر ما مبعوث نشده است.

 اينك آن مژده‌دهنده و بيم‌دهنده آمده است و خدا بر هر چيز تواناست.

کریم 

در این آیه،

دلیل بعثت خود را بر اهل کتاب نام می برد:

کریم برای ابلاغ دیالک تیک بیم و امید مبعوث شده است.

دیالک تیک تهدید و تطمیع (بیم و امید) 

یکی از مهمترین دیالک تیک های کریم است.

در ادبیات فرنگی از آن به عنوان دیالک تیک شلاق و شیرینی نام برده می شود.

 

﴿وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنبِيَاءَ وَجَعَلَكُم مُّلُوكًا وَآتَاكُم مَّا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِّنَ الْعَالَمِينَ﴾
[ المائدة: ۲۰]

و موسى به قوم خود گفت: 

اى قوم من، نعمتى را كه خدا بر شما ارزانى داشته است ياد كنيد، كه از ميان شما پيامبران پديد آورد و شما را صاحبان اختيار خويش گردانيد و به شما چيزهايى عنايت كرد كه به هيچ يك از مردم جهان عنايت نكرده است.

کریم 

در این آیه،

بعثت انبیأء را ارزانی داشتن نعمت به قوم مربوطه جا می زند.

ضمنا آن را به عنوان صاحب اختیار و آزادی کردن قوم مربوطه می داند. 

اما منظور کریم از اختیار و آزادی چیست؟

اختیار و آزادی

در قاموس هگل و در فلسفه مارکسیستی به معنی شناخت جبر (ضرورت) است.

هر کس به اندازه شناخت او از جبر، مختار است.

اگر بعثت انبیاء به معنی کسب شناخت باشد، می توان به کریم حق داد:

خلایق تحت روشنگری انبیاء ترک خریت کرده اند و مختار (صاحب اختیار، آزادی) شده اند.

اگر این برداشت ما درست باشد، 

کریم در تحلیل نهایی، درکی مارکسیستی از مفهوم اختیار و آزادی دارد.


﴿يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ﴾

[ المائدة: ۲۱]

اى قوم من، به زمين مقدسى كه خدا برايتان مقرر كرده است داخل شويد و بازپس‌مگرديد كه زيان‌ديده باز مى‌گرديد.

کریم 

در این آیه،

دعوت موسی از قوم یهود مبنی بر برگشت به سرزمین موعود را یادآور می شود.


﴿قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىٰ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ﴾
[ المائدة: ۲۲]

گفتند:

 اى موسى، در آنجا مردمى جبارند و ما به آن سرزمين درنياييم تا آنگاه كه آن جباران بيرون شوند. 

اگر آنان از آن سرزمين بيرون شوند، بدان داخل شويم.

کریم 

در این آیه،

  هراس و احتیاط قوم یهود از برگشت به سرزمین موعود را یادآور می شود.

انعکاس خلق یهود در آیینه ذهن و ضمیر کریم،

همیشه انعکاس خلق خوداندیش محتاطی است.


﴿قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾
[ المائدة: ۲۳]

دو مرد از آنان كه پرهيزگارى پيشه داشتند و خدا نعمتشان عطا كرده بود گفتند: 

 از اين دروازه بر آنان داخل شويد؛ و چون به شهر درآمديد شما پيروز خواهيد شد. 

و بر خدا توكل كنيد اگر از مؤمنان هستيد.

﴿قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُوا فِيهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ﴾
[ المائدة: ۲۴]

گفتند: اى موسى، تا وقتى كه جباران در آنجايند هرگز بدان شهر داخل نخواهيم شد. ما اينجا مى‌نشينيم، تو و پروردگارت برويد و نبرد كنيد.

﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ﴾
[ المائدة: ۲۵]

گفت: اى پروردگار من، من تنها مالك نفس خويش و برادرم هستم. ميان من و اين مردم نافرمان جدايى بينداز.

﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً ۛ يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ﴾
[ المائدة: ۲۶]

خدا گفت: ورود به آن سرزمين به مدت چهل سال برايشان حرام شد و در آن بيابان سرگردان خواهند ماند. پس براى اين نافرمانان اندوهگين مباش.

خلق یهود به دلیل احتیاط و خوداندیشی تنبیه می شوند.

کریم

سرگردانی خلق یهود را به گردن موسی و خدا می اندازد.

یعنی

سرگردانی را دلیل احتیاط خلق یهود و عدم تمکین کورکورانه به فرمان موسی و خدامی داند.

باعث و بانی سرگردانی خلق یهود اما مقاومت آنها در مقابل امپراطوری برده داری روم و مبارزه بر ضد آن بوده است و نه تنبیه الهی.

مسیحیت بر خلاف یهودیت،

 نهی از مقاومت و مبارزه  می کند و به سازش و تسلیم فرا می خواند.


ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر