۱۴۰۰ دی ۲۲, چهارشنبه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۴۸)

  [Mao Zedong] 

پروفسور دکتر  رولف ماکس

(۱۹۷۵)

برگردان

شین میم شین

فصل پنجم

رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم

با

 رسالت تاریخی طبقه کارگر

مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ 

با

سیاست خارجی آنها.

ادامه 


 

۷۲

·    قرار بوده که همرنگ سازی راه حل تضادها باشد.

 

۷۳

·    اما وقتی تلاش های مبتنی بر همرنگ سازی با شرایط عینی توسعه جامعتی در تضاد بنیادی قرار گیرند، در آن صورت تضاد ها نهایتا تشدید می شوند و نه، حل.

 

۷۴

·    بحران عمومی که ریشه در این موضع آغازین دارد، به اوج می رسد.

 

۷۵

·    مائوئیسم برای آن روند و روال، مثال روشنی است.

 

۷۶

·    این توضیح، کمکی به فهم موضع مائوتسه تونگ در فاصله زمانی میان سال های  ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۷ به دست می دهد.

 

۷۷

·    این توضح اما ضمنا برای فهم توسعه در فاصله زمانی میان سال های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۵ (نه فقط با توجه به طبقه کارگر) و برای ارزیابی این دوره بسیار مهم است.

 

۷۸

·    اقدامات تنظیمی اقتصادی ـ ملی ضرور بر بنیان سیاست ولونتاریستی (اراده گرایی) و ضد سوسیالیستی مائوئیست ها به نوبه خود تأثیرات منفی چشمگیری بر طبقه کارگر گذاشته اند.

 

۷۹

·    نتایج وخیم حاصل از اقدامات تنظیمی اقتصادی ـ ملی ضرور بر بنیان سیاست ولونتاریستی و ضد سوسیالیستی مائوئیست ها قبل از همه به شرح زیر بوده اند:

 

الف

·    بخش اعظم کارخانجات کوچک که در سال های قبل تشکیل شده بود، منحل شدند.

 

ب

·    کارخانجات بزرگ دیگر نتوانستند ظرفیت خود را حفظ کنند.

 

پ

·    کردوکار سرمایه گذاری به شدت کاهش یافت.

 

۸۰

·    قبلا سیاست «جهش بزرگ به پیش» مانع تداوم روند بلوغ پیگیر، مستمر و ارگانیکی طبقه کارگر چین شده بود.

 

۸۱

·    اکنون اما همین ممانعت عملا به طرز دیگری تکرار می شد:

·    در تلاش برای غلبه بر پیامدهای بویژه اقتصادی کورس آوانتوریستی (مبتنی بر ماجراجویی) دار و دسته مائو. 

 

۸۲

·    اگر تعداد کارگران و کارمندان در حین سیاست «جهش بزرگ به پیش» به طرز غیر ارگانیکی و جهشی افزایش یافته بود، اکنون به دلایل فوق الذکر (انحلال کارخانجات کوچک و تضعیف کارخانجات بزرگ) رو به کاهش می نهد.

 

۸۳

·    از ۳۰ میلیون نفر شهرنشین چین که در فاصله سال های ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۲ در دهات اسکان داده شده بودند، ۱۲ میلیون نفرشان کارگر و کارمند بودند.

·    (مراجعه کنید به ففر، شوبه، شولتسه، «توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی ـ ایده ئولوژیکی طبقه کارگر در جمهوری خلق چین»، در «طبقات و روابط طبقاتی در جمهوری خلق چین»، ص ۶۷) 

 

۸۴

·    سیاست «جهش بزرگ به پیش» و سیاست «کمون های خلق» به بدتر شدن سریع وضع زندگی عمومی جمعیت زحمتکش جمهوری خلق چین منجر شده بود.

 

۸۵

·    اولین نشانه های وخامت در وضع تغذیه مردم نمایان گشتند.

 

۸۶

·    در روستاهای چین نومیدی و سرخوردگی و بی اعتنایی شیوع وسیع یافت.

 

۸۷

·    توسعه حوادث پس از ناکامی سیاست «جهش بزرگ به پیش» منجر بدان شد که در رهبری سابق چین، در تعیین راه و روش و وسیله پیشبرد کورس خرده بورژوایی ـ ناسیونالیستی بنیادی، اختلاف نظر پدید آید.

 

۸۸

·    اختلاف نظر در رهبری چین در موضع آنها نسبت به طبقه کارگر نیز انعکاس یافت.

 

۸۹

·    بخشی از رهبری چین حول لیو شائو چی به جامه عمل پوشاندن بر نظریات هشیارانه در زمینه توسعه اقتصادی و جامعتی پرداختند.

 

۹۰

·    آنها ضمنا به نقش جامعتی طبقه کارگر، اهمیت بزرگی قایل شدند.

 

۹۱

·    به مراتب بزرگتر از نقشی که گروه مائو قایل می شد.

 

۹۲

·    نیروهای گرد آمده حول لیو شائو چی اما هنوز از عناصر بنیادی سیاست خرده بورژوایی ـ ناسیونالیستی رها نشده بودند.

 

۹۳

·    آنها اما بر آن بودند که توسعه ظرفیت اقتصادی چین مستلزم تحکیم پیوند طبقه کارگر با نیروهای مولده مدرن است.

 

۹۴

·    آنها به همین دلیل ـ بر خلاف مائوتسه تونگ و دار و دسته اش، در رهبری چین ـ به حل این مسئله (تحکیم پیوند طبقه کارگر با نیروهای مولده مدرن) تقدم قایل می شدند.

 

۹۵

·    آنها باز هم بر خلاف مائوتسه تونگ و دار و دسته اش، در رهبری چین، در جهت بسیج کلیه ظرفیت های تولیدی زحمتکشان به طرز نیرومندی بر تشویق مادی آنها تأکید می ورزیدند و بر آن بودند که این بسیج نمی تواند بدون در نظر گرفتن هر چه قوی تر منافع مادی زحمتکشان جامه عمل پوشد.

 

۹۶

·    نیروهای گرد آمده حول لیو شائو چی پس از ورشکست سیاست «جهش بزرگ به پیش»، در پیوند با ضرورت عینی به انجام اقدامات تنظیم اقتصادی مبادرت ورزیدند و ضمنا در پراتیک اقتصادی ـ سیاسی نفوذ بیشتری کسب کردند.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر