۱۴۰۰ دی ۲۳, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) انقلاب و قرارداد اجتماعی در روسیه و چین (۶)

 

پروفسور دکتر دومه نیکو لوسوردو

(۱۹۴۱ ـ ۲۰۱۸)

برگردان

شین میم شین

 

 

۴

چگونه می توان تحولی را تشریح کرد که در نقطه مشخصی تحقق می یابد؟         

 

 

۱

·     مردم چین در تمام طول این جنبش مقاومت، یعنی بیش از هفتاد سال بعد از «جنگ تریاک» (از سال ۱۸۴۰  تا شروع جنبش در 4 ماه مه ۱۹۱۹) فاقد نسلیحات  ایدئولوژیکی برای مبارزه بر ضد امپریالیسم بود.

 

۲

·    تسلیحات ایدئولوژیکی متحجر فئودالیسم فرتوت، درهم شکسته بود، کارآئی خود را از دست داده بود و می بایستی ورشکستگی خود را اعلام کند.

 

۳

·    بدین طریق، برای مردم چین، راهی جز قبول تسلیحات ایدئولوژیکی و راه حل های سیاسی از قبیل تئوری حقوق طبیعی و جمهوری بورژوائی که در زرادخانه انقلابات بورژوائی غرب ـ زادگاه امپریالیسم ـ انبار شده بود، باقی نمانده بود.

 

۴

·    این تسلیحات ایدئولوژیکی نیز همانند تسلیحات ایدئولوژیکی فئودالیسم، ضعف و عدم کارآئی خود را نشان داد و چاره ای جز دور انداختن آن نبود.

 

۵

·    انقلاب ۱۹۱۷ در روسیه، مردم چین را از خواب بیدار کرد.

 

۶

·    ایدئولوژی نوینی، به نام مارکسیسم ـ لنینیسم از محک تجربه پیروز بیرون آمده بود و کارآئی خود را در عمل نشان داده بود.

 

۷

·    تأسیس حزب کمونیست چین را از این رو، باید به عنوان رخدادی تاریخساز به شمار آورد.

 

۸

·    از لحظه ای که چینی ها مارکسیسم ـ لنینیسم را می آموزند، هراس و رخوت از وجودشان رخت بر می بندد و وارد میدان نبرد می شوند.

 

۹

·    از این  لحظه به بعد است، که دوره تحقیر چینی ها و خوارشمردن فرهنگشان به پایان می رسد.

 

۱۰

·    به قول مائو، «مارکسیسم ـ لنینیسم آن سلاح ایدئولوژیکی برائی است که جانبدار حقیقت است و بعد از جستجوئی طاقت فرسا به دست آمده است.

·    با چنین سلاح ایدئولوژیکی کارآئی است که انقلاب ملی چین به پیروزی می رسد وبه تسلط دیرین مناسبات نیمه مستعمراتی و نیمه فئودالی خاتمه داده می شود.»

·    (مائو، «آثار منتخب مائو»، ۱۹۶۸ ـ ۱۹۷۸، جلد ۴، ص ۴۸۵، ۴۸۸)

 

۱۱

·    این جستجو با «جنگ تریاک» آغاز شده بود.

·    قبل از تشکیل مارکسیسم.

·    آری حتی قبل از تشکیل مارکسیسمم

·    چون در سال ۱۸۴۰ مارکس هنوز یک دانشجوی جوانی بود و بس!

 

۱۲

·    این مارکسیسم نیست که باعث انقلاب در چین می شود، بلکه این مقاومت صد ساله مردم چین است که پس از جستجوئی جانفرسا، در یک ایدئولوژی، به خود آگاهی کامل خویش دست می یابد که قادر است انقلاب را به قله پیروزی رهنمون شود.

 

۱۳

·    ویژگی فلسفی مهم دیگر کمونیسم چین در حین راهپیمائی دراز تاریخی زاده می شود و به وسیله مائو در سال ۱۹۵۸ چنین فرمولبندی می گردد:

·    «حقایق عام مارکسیسم باید در کوره شرایط خاص کشورهای مختلف تکمیل شوند.

·    این امر به وحدت میان انترناسیونالیسم و میهن پرستی کمکی در خور خواهد کرد.»

·    (مائو، «راجع به دیپلوماسی»، ۱۹۹۸، ص ۲۴۲)

 

۱۴

·    یونیورسالیته و یا انترناسیونالیسم انتزاعی، آنسان که گرامشی و تروتسکی  مطرح می کنند، ظاهرا در کمونیسم چین هرگز راه نیافته اند.

·    (لوسوردو، «مارکسیسم گرامشی»، ۲۰۰۰، ص ۱۱۷)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر