۱۴۰۰ بهمن ۱, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۵۱۴)

Bild

 شین میم شین

باب اول

در عدل و تدبیر و رأی

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۵۱ ـ ۵۲)

بخش دهم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

 

۱

گرت خویش دشمن شود، دوستدار

ز تلبیس ایمن مشو، زینهار

 

که گردد درونش، به کین تو ریش

چو یاد آیدش مهر پیوند خویش

 

معنی تحت اللفظی:

اگر از قوم و خویش های دشمن، کسی دوستدار تو گردد، هشیار باش،

اعتماد مکن

و

از مکر دشمن غافل مشو.

چون

او

وقتی پیوند خویشاوندی با دشمن تو را به خاطر آورد،

به

 خصومت با تو

روی می آورد.

 

سؤال

 

سعدی

در این بیت دو شعر،

دیالک تیک دوست و (۱)

 را

بنا بر معیار تعلقات قومی و قبیلتی 

تعیین می کند.

 

جواب

 

سعدی در این دو بیت شعر، دیالک تیک دوست و دشمن بنا بر معیار تعلقات قومی و قبیلتی 

تعیین می کند:

اگر یکی از خویشان سلطان و خان دیگر جبهه عوض کرد و به تو پیوست، اعتماد نکن.

 

چرا؟

دلیل سعدی روشن است:

دست تو به خون خویشان او آلوده است و یاد زخمی که بر روح و روانش نشسته، می تواند خنجری شود و بر پشت تو بنشیند.

 

اکنون

 به ظاهر

 تناقضی در اندرز قبلی سعدی به چشم می خورد:

سعدی

اکنون به تصحیح اندرز قبلی خود می پردازد،

بی آنکه آن را پس بگیرد.

 

ولی چرا و به چه دلیل؟

 

کسی که رهنمود می داد که از دو بد خواه یکی را گول بزن و دیگری را گردن بزن،

اکنون

 به آخر و عاقبت رهنمود خود اشاره می کند:

 

میان دو بدخواه کوتاهدست

نه فرزانگی باشد، ایمن نشست

 

که گر هر دو باهم سگالند راز

شود دست کوتاه ایشان دراز

 

یکی را به نیرنگ مشغول دار

دگر را بر آور زهستی دمار.

 

 خویشاوندان دشمن که دوستان موقتی تو هستند،

 می توانند به دلایل پسیکولوژیکی و قومی و قبیلتی («طبقاتی»)

به انتقام خونی که ریخته ای برخیزند و دمار از روزگارت برآورند.

 

دلیل تناقض در اندرزهای سعدی

در نظر گرفتن دیالک تیک عینی هستی است:

هم

 اندرز قبلی سعدی می تواند مددرسان باشد

و

هم

احتیاط در پیامدهای بعدی آن

 لازم باشد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر