۱۳۹۴ خرداد ۱۸, دوشنبه

دموکراسی به جای دیکتاتوری؟ و یا هم دموکراسی ـ هم دیکتاتوری؟ (2) (بخش آخر)


روبرتو جیم لاپنته
برگردان میم حجری
http://www.linksnet.de

17
·        شاید دو گرایش یادشده چندان هم متضاد نباشند.

18
·        با نظرپرسی مبتنی بر دموکراسی پایه ای راجع به مسلمانان آلمان، از بخشی از جمعیت کشور که تقریبا بیانگر نظر کل جمعیت باشد، اکثریت قریب به اتفاق آنها دو راه پیشنهاد خواهند کرد:

الف
·        بیرون راندن همه خارجی ها از آلمان.

ب
·        ژرمانیزه (آلمانی) کردن همه خارجی ها بدون استثناء.

19
·        اگر از طرفداران «دموکراسی هر چه بیشتر» نظرپرسی شود، خواهند گفت که برای اجرای دیکته حتما نباید به دیکاتور احتیاج باشد.

20
·        اگر امروزه کسی خواهان «دموکراسی هر چه بیشتر» نه فقط در شهر اشتوتگارت، بلکه بمثابه پروژه واجب الاجرای عام در همه ساختارهای سیاسی باشد، باید چشم هایش را حسابی باز کند:

21
·        او می تواند هوادار سینه چاک دیکتاتوری باشد، دیکتاتوری از جنس ژاکوبونیسم بورژوائی که کشور را از عناصر نامطلوب (خارجی، مسلمان، بیکار، مسن، بچه دار بی همسر، علیل و بیمار) جاروب کند.

22
 اکسل اشپیرینگر (1946) ـ برلین
کنسرن رسانه ای و انتشاراتی آلمان
گروه های رسانه ای ـ انتشاراتی زیر بدان تعلق دارند:
روزنامه بیلد
جهان
مرکز اول: برلین
مرکز دوم: هامبورگ
مؤسسات وابسته در کشورهای زیر:
فرانسه
اسپانیا
سوئیس
روسیه

·        امروز اگر به شهروندان متعلق به طبقه متوسط جامعه که در مکاتب برتلزمن، اشپیرینگر و بوردا تربیت شده اند، دموکراسی پایه ای داده شود، طولی نمی کشد که دیکتاتوری قد علم می کند.

 کنسرن برتلزمن
کنسرن رسانه ای و انتشاراتی بین المللی
(مقام هفتم در جهان)
فرهنگ لغات 26 جلدی هم منتشر کرده است.
گروه های رسانه ای ـ انتشاراتی زیر بدان تعلق دارند:
گرونر
یار
ار تی ال
راندم هاوس
گروه مستقیم برتلزمن
کلوپ برتلزمن
آواتو

23
·        شکی نیست که همه پرسی، بازی زیبائی است، اگر هدف برچیدن بساط میسیون ایستگاه راه آهن باشد.

14
·        اما وقتی کسی کاسه آشش را در میسیون با سر و صدا سر بکشد، آنگاه همه جا باید با سر و صدا سر کشیده شود.

15
·         در اشتوتگارت 90 درصد مردم بر آنند که سیاست باید گوش به فرمان مردم باشد.

16
·        چنین درخواستی فی نفسه پسندیدنی است.
·         اما با تمایلات و مطالبات اجتماعی ـ راسیستی (نژاد پرستی)  چه باید کرد؟

17
·        برخی از روزنامه ها پس از نظرپرسی از خواننده های شان گزارش می دهند که 90 درصد خواننده ها مطالبات اجتماعی ـ راسیستی دارند.

18
·         آیا در این مورد هم سیاست باید گوش به فرمان مردم باشد؟

19
·        میسیون ایستگاه راه آهن حفظ شود، ولی درش به روی «زباله های جامعه» (خارجی، مسلمان، بیکار، مسن، بچه دار بی همسر، علیل و بیمار) بسته باشد؟

20
·         آنگاه شعاری از این قرار داده خواهد شد:

«بر قرار باد میسیون ایستگاه راه آهن!
خالی از خارجی ها باد، آلمان!»

21
·        ما اینجا با دموکراسی پایه ای سر و کار داریم و یا با دیکتاتوری؟

22
·        در این صورت ،چه فرقی بین ایندو خواهد بود؟

23
·        در کشوری که افراط گرائی در مرکز و کانون جامعه آشیان دارد، در کشوری که طبقه متوسط تمایلات افراطی دارد، افراط گرائی دیگر نه پدیده ای حاشیه ای، بلکه مرکزی است.

24
·        در کشوری که افراط گرائی در مرکز و کانون جامعه آشیان دارد، فرقی نمی کند که شعار مردم  «دموکراسی هر چه بیشتر» باشد و یا «مشت آهنین رهبر» باشد.

25
·         نتیجه هر دو یکی است:

·         چه فرق می کند، 
الف
·         اگر به مردم دموکراسی پایه ای بدهند تا خارجی های بی کس و بی چاره و  بی پناه را بیرون راند و بیکاران را به اردوگاه های کار اجباری روانه سازد

ب
·         و یا دیکتاتوری برهنه و عریان را روی کار بیاورند که همین کارها را ـ بی اعتنا به قانون اساسی و انساندوستی ـ خودسرانه جامه عمل بپوشاند؟

26
·        از سرتاپا پراگماتیستی است، مگر نه؟

الف
·        یا شرکت هر چه بیشتر مردم در اتخاذ تصمیمات برای صرفنظرکردن از دیکتاتور

ب
·        و یا روی کار آوردن دیکتاتور برای صرفنظر کردن از همه پرسی دست و پا گیر!

پایان

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    اگر از طرفداران «دموکراسی هر چه بیشتر» نظرپرسی شود، خواهند گفت که برای اجرای دیکته حتما نباید به دیکتاتور احتیاج باشد.

    پاسخحذف