۱۳۹۴ تیر ۶, شنبه

سیری در جهان بینی حکیم ابوالقاسم فردوسی (44)


(320 ـ 398)
(942 ـ 1020)
تحلیلی از 
شین میم شین
 
مقوله فلسفی «هنر»
در فلسفه فردوسی

هنر بر گهر نیز کرده گذر
سزد گر نمایی به ترکان هنر
(شاهنامه، بخش 10)
  
·        معنی تحت اللفظی:
·        مقام هنر برتر از گهر است.
·        بهتر است که در مقابل ترکان، هنرنمائی کنی.

·        اکنون بار دیگر، دیالک تیک هنر و گهر در شاهنامه توسعه داده می شود و نقش تعیین کننده از آن هنر دانسته می شود.

·        این خود حاکی از وجود معیار عینی در جهان بینی مؤلف شاهنامه ویا حکیم طوس است.

·        هنر در این بخش از شاهنامه اما مشخصا به چه معنی است؟

1

·        برای پاسخ به این پرسش به ذکر ابیات ماقبل مبادرت می ورزیم:  

سیاوش ز ایوان به میدان گذشت
به بازی همی گرد میدان بگشت

چو گرسیوز آمد بینداخت گوی
سپهبد پس گوی بنهاد روی

چو او گوی در زخم چوگان گرفت
هماورد او خاک میدان گرفت

ز چوگان او گوی، شد ناپدید
تو گفتی سپهرش همی برکشید

·        معنی تحت اللفظی:
·        سیاوش از ایوان پا به میدان گذاشت و به نیت چوگان بازی دور میدان گشت.
·        وقتی گرسیوز گوی را پرتاب کرد، سیاوش به دنبال گوی روانه شد.
·        وقتی سیاوش گوی را به ضرب چوگان بست، همبازی او از اسب به خاک افتاد.
·        از چوگان سیاوش، گوی ناپدید شد.
·        آن سان که انگار آسمان گوی او را بلعید.

2
بفرمود تا تخت زرین نهند
به میدان پرخاش، ژوپین نهند

دو مهتر نشستند بر تخت زر
بدان تا که را برفروزد هنر

بدو گفت گرسیوز:
« ای شهریار
هنرمند وز خسروان یادگار

هنر بر گهر نیز کرده گذر
سزد گر نمایی به ترکان هنر»

·        معنی تحت اللفظی:
·        سیاوش دستور داد تا تخت زرین بیاورند و در میدان کارزار نیزه بگذارند.
·        دو سردار بر تخت زرین نشستند تا ببینند، چه کسی هنرمندتر است.
·        گرسیوز گفت:
·        «ای شهریار که هنرمندی و یادگار خسروانی، هنر فراتر از گهر است.
·        بهتر است که جلوی ترکان هنرنمائی کنی.»  

3



·        در این داستان اسطوره ایرانی، چوگان بازی نیز در مقوله فلسفی هنر گنجانده می شود.

·        ظاهرا ترکان بلحاظ گوهر برتر از سیاوش بوده اند.

·        ولی در قاموس گرسیوز هنر برتر از گوهر است.

·        اکنون می توان به ریشه های عمیق هومانیسم در اساطیر ایران باستان پی برد.

·        این حاکی از سیطره راسیونالیسم و هومانیسم در آن زمان است. 

·        بدین ترتیب، اصل و نسب و تبار و تعلقات «طبقاتی» در فهرست ارزش های اجتماعی در آن زمان، پایین تر از هنر قرار می گیرند.

·        هنر علاوه بر فوت و فن تولید مایحتاج مادی و فکری و فرهنگی، شامل فوت و فن ورزشی و رزمی نیز می گردد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر