۱۳۹۴ تیر ۱, دوشنبه

دولت (2)


پروفسور دکتر ولفگانگ ایش هورن
برگردان شین میم شین

بخش اول

1
انواع مختلف دولت در تاریخ  

·        در تاریخ بشری ـ بنا بر نوع جوامع منقسم به طبقات متخاصم ـ سه نوع تاریخی بزرگ از دولت های استثماری وجود داشته اند:

الف
·        دولت برده داری بمثابه دیکتاتوری طبقه اجتماعی برده دار.

ب
·        دولت فئودالی بمثابه دیکتاتوری طبقه اشراف فئودال.

ت
·        دولت بورژوائی بمثابه دیکتاتوری طبقه بورژوازی.

·        البته باید توجه داشت، که میان انواع فوق الذکر دولت ها امکان گذار از یکی به دیگری نیز وجود دارد و در چارچوب هر نوع دولت نیز فرم های تاریخی گوناگون مهمی از دولت می توانند وجود داشته باشند.

2
فرم های تاریخی دولت

·        مهمترین فرم های تاریخی دولت می توانند ـ قبل از همه ـ بصور دولتی مختلف خودنمائی کنند:

الف
·        فرم سلطنتی دولت.
 ب
·        فرم سلطنتی مطلقه دولت.
 ت
·        فرم الیگارشی دولت.
 پ
·        فرم اشرافی دولت.
 ث
·        فرم جمهوری پارلمانی ـ بورژوائی دولت.

ج
·        فرم دیکتاتوری فاشیستی دولت
·        و غیره.


·        فرم دولت عبارت است از فرم سازمانی مشخص قدرت سیاسی که طبقه حاکمه می تواند بکمک آن تناسب قوا را هم میان طبقات مختلف و هم در صفوف خود در مد نظر داشته باشد.

1
·        تفاوتگذاری میان نوع دولت و فرم دولت بسیار مهم است.

2
·        بسیاری از ایدئولوگ های بورژوائی سعی می کنند، با استناد به تعویض فرم ها و متدهای دولت بورژوائی، ماهیت طبقاتی آن را پرده پوشی کنند.

3
·        فرم های گونه گون دولت های بورژوائی تغییری در ماهیت واحد آنان نمی دهد:
·        همه این دولت ها ـ در تحلیل نهائی ـ عبارتند از دیکتاتوری بورژوازی و یا دیکتاتوری گروه معینی از بورژوازی

·        (چون ماهیت واحدی می تواند در فرم ها و نمودهای متفاوتی عرض اندام کند.
·        مثال ساده آب (ماهیت واحد) می تواند هم در فرم مایع باشد، هم در فرم یخ و هم در فرم گاز.
·        آب (محتوا) را هم می توان در لیوان عرضه کرد، هم در فنجان و هم در کوزه به مثابه فرم های مختلف. مترجم) 

·        مراجعه کنید به دیالک تیک فرم و محتوا، دیالک تیک پدیده و ماهیت، دیالک تیک فرم نمودین و محتوای ماهوی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 

4
·        علاوه بر این، باید توجه داشت که هر نوع دولت می تواند در مسیر توسعه تاریخی اش، خصلت و فونکسیون تاریخی خود را تغییر دهد.
·        دولت سرمایه داری در آلمان امپریالیستی کنونی با دولت سرمایه داری در آلمان در سال های 70 قرن نوزدهم تفاوت جدی دارد.
·        دولت کنونی آلمان دستگاه قدرت و دیکتاتوری بزرگترین و قدرتمندترین انحصارات (و نه کل بورژوازی، طبقه سرمایه دار) است.
·        عملکرد کلی آن حاکی از گرایشات ارتجاعی، ضد دموکراتیک و بویژه هار و متجاوز امپریالیسم آلمان است.

5
·        ساختار و فونکسیون های دولت سرمایه داری در آلمان دستخوش تحولات چشمگیری بوده است و این امر باید در مبارزه بخاطر صلح، دموکراسی و سوسیالیسم در نظر گرفته شود. 

6
·        در تمام طول تاریخ فرماسیون های مبتنی بر استثمار، دولت بمثابه سازمان اجتماعی ئی توسعه یافته که از مردم فاصله گرفته و برضد آنان وارد عمل می شود.

7
·        دولت بوسیله گروهی از انسان ها با مشخصات زیر نمایندگی می شود:

الف
·         این گروه از انسان ها نسبت به مردم بیگانه گشته اند.

ب
·        شغل این گروه از انسان ها انجام «امور دولتی» به معانی فوق الذکر است.

ت
·        این گروه از انسان ها با هزاران رشته به طبقه استثمارگر بلحاظ اقتصادی حاکم، پیوند خورده اند.

پ
·        این گروه از انسان ها بوسیله آنها آموزش دیده اند، وفادار به آنانند و یا مستقیما در آنها ذوب شده اند.

8

·        نهادهای دولتی ـ بویژه در مراحل بعدی جامعه سرمایه داری ـ  هرچه بیشتر به دستگاه میلیتاریستی ـ بوروکراتیک مبدل می شوند که بطور بی واسطه با انحصارات بزرگ سرمایه داری عجین شده اند و به قول مارکس، به «جسم انگلی»  بدل شده اند که کاری جز اختناق توده های مردم و سرکوب هر حرکت دموکراتیک و مستقل آنان ندارد.

·        دستگاه دولتی امپریالیستی آلمان مثال بارز این زمینه و در این قضیه است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر