۱۳۹۳ مرداد ۱۰, جمعه

تعین مندی گرائی (دترمینیسم) (7)

تندیس هگل و مارکس در پکن
پروفسور دکتر گونتر کروبر   
برگردان شین میم شین

3
محدودیت های تعین مندی گرائی  مکانیکی و هگل

 گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770 ـ 1831)
پدر دیالک تیک ایدئالیستی
آموزگار بزرگ مارکس و انگلس

·        ماهیت متافیزیکی تعین مندی گرائی  مکانیکی برای اولین بار در فلسفه هگل مورد انتقاد اصولی و همه جانبه قرار گرفت.

1
·        هگل با تأکید بر خصلت دیالک تیکی رابطه میان علت و معلول، ضرورت و تصادف، ضرورت و آزادی (جبر و اختیار)، راه را برای غلبه بر درک متافیزیکی ـ مکانیکی تعین مندی گرائی  هموار ساخت.

2
·        هگل بویژه وحدت ناگسستنی علت و معلول را عمده کرد و نشان داد که در مد نظر گرفتن زنجیرهای علی ـ خطی بی پایان (که مورد نظر تعین مندی گرائی  مکانیکی در تحلیل نهائی بود) باید به بررسی پیوندهای مبتنی بر تأثیر متقابل  دیالک تیکی ختم شود و شناخت حاصل از پیوندهای علی باید با پژوهش فرم های دیگر پیوند تکمیل گردد.

3
·        علاوه بر این انتقاد فلسفی هگل، نتایج جدید غیر قابل انکار حاصل از علوم طبیعی در نیمه دوم قرن نوزدهم نارسائی کاربرد تعین مندی گرائی مکانیکی را در زمینه فرم های عالی تر حرکت ماده دمبدم روشنتر نمودند.

4
محدودیت های تعین مندی گرائی  مکانیکی و تئوری داروین

 چارلز داروین (1809 ـ 1882)
طبیعت پژوه انگلیسی
نظریه پرداز بزرگ در زمینه تئوری تکامل

·        بویژه تئوری تکامل (اوولوسیون) داروین نشان داد که در توسعه طبیعت آلی، بردارهای دترمینیستی تعیین کننده ای در کارند، که هرگز نمی توان آنها را در بردارهای مکانیکی خلاصه کرد و پذیرش آنها بطلان افسانه آفرینش در انجیل را بمراتب مؤثرتر از دلایل تعین مندی گرائی مکانیکی اثبات می کند.

5
محدودیت های تعین مندی گرائی  مکانیکی و درک ماتریالیستی تاریخ

·        گام تعیین کننده برای غلبه بر تعین مندی گرائی مکانیکی اما تنها پس از روشن کردن علل مادی حقیقی روندها و ساختارهای مربوطه درعرصه جامعه و پس از نشان دادن خودویژگی قوانین حاکم بر آنها می توانست برداشته شود.

1

·        این وظیفه سترگ را مارکس و انگلس با کشف «درک ماتریالیستی تاریخ» به انجام رساندند.

2
·        آنها ثابت کردند که علل پدیده های اجتماعی معین در مناسبات اجتماعی معین نهفته است، که «ساختار اقتصادی هر جامعه، شالوده و اساس آن جامعه را تشکیل می دهد و بر مبنای آن می توان، در تحلیل نهائی، به توضیح کل روبنای متشکل از نهادهای حقوقی، سیاسی و همچنین مذهبی، فلسفی و طرز تفکر هر مقطع تاریخی نایل آمد»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 19، ص 208)

3
·        مارکس و انگلس نشان دادند که مناسبات اقتصادی هر دوره نیز به طور قانونمند پدید می آید و زوال می یابد.

4
·        با پیدایش ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی برای اولین بار کلیه شرایط لازم برای جایگزین ساختن تعین مندی گرائی مکانیکی با درک جدیدی از تعین مندی گرائی  آماده شد:

6
تعین مندی گرائی  جدید
(تعین مندی گرائی  دیالک تیکی)

·        تعین مندی گرائی  جدید به اقدامات زیر دست زد:

1
·        اصول اساسی تعین مندی گرائی مکانیکی را حفظ کرد.

2
·        امکان تحقق آن را در عرصه های طبیعت، جامعه و تفکر فراهم آورد.

3
·        نتایج انتقاد فلسفی گذشته از تعین مندی گرائی مکانیکی را مورد توجه قرار داد.

4
·         و در عین حال در سکوی همتراز با توسعه علوم پیشرفته زمان خود ایستاد.

·        این تعین مندی گرائی  جدید را که بکمک فلسفه مارکسیستی تدوین شده، تعین مندی گرائی  دیالک تیکی می نامند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر