۱۴۰۳ اردیبهشت ۹, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جنگ (۲)

 

پروفسور دکتر هانس شولتسه

برگردان

شین میم شین
 

۱۱

·    بورژوازی انحصاری در مرحله امپریالیستی سرمایه داری به نیات زیر دست به جنگ افروزی می زند:

 

الف

·    برای تجدید تقسیم جهان بر طبق تناسب جدید قوا میان دولت های امپریالیستی.

·    علت تغییر مداوم تناسب قوا عبارت است از توسعه ناهمگون اقتصادی و سیاسی نظام جامعتی سرمایه داری.

 

ب

·    برای زیر یوغ کشیدن خلق هائی که خود را از وابستگی به امپریالیسم آزاد ساخته اند و راه رشد ملی مستقلی در پیش گرفته اند.

 

۱۲

·    بدترین جنگ ها که در قرن بیستم شعله ور شده اند، جنگ های جهانی اول و دوم بوده اند که به وسیله امپریالیسم آلمان برای تجدید تقسیم جهان صورت گرفته اند و به قتل بیش از ۶۵ میلیون انسان انجامیده اند.

 

۱۳

·    سرچشمه جنگ ها را آنتاگونیسم هائی (تضادهای آشتی ناپذیری) تشکیل می دهند که خاص فرماسیون های مبتنی بر استثمار انسان به وسیله انسان و استثمار ملتی به وسیله ملت دیگرند.

 

انواع جنگ ها

·    بر خلاف درک های دگماتیکی از جنگ که جنگ را به طور کلی به مثابه آفت محض تلقی می کنند، مارکسیسم ـ لنینیسم  میان جنگ های عادلانه و جنگ های ظالمانه، جنگ های انقلابی و جنگ های ارتجاعی فرق می گذارد:

 

جنگ های ظالمانه و ارتجاعی

 

·    جنگ های ظالمانه، جنگ هائی اند که طبقات حاکمه کشوری سیاست مبتنی بر ستم و سرکوب و استثمار بر خلق خودی و خلق های بیگانه را با توسل به سلاح ادامه می دهند، تا خطه تحت حاکمیت خود را وسعت بخشند و به حفظ زورگویانه قدرت نیروهای ارتجاعی نایل آیند.

 

جنگ های عادلانه و انقلابی

 

۱

·    جنگ های عادلانه به جنگ هائی اطلاق می شود که خلق ها برای رهایش خود از ستم ملی و استعماری و طبقات ستمکش و تحت استثمار و ستم و سرکوب برای رهائی خود از یوغ طبقات ارتجاعی حاکم شعله ور می سازند.

 

۲

·    به قول لنین، «جنگ های داخلی هم جنگ محسوب می شوند.

·    کسی که مبارزه طبقاتی را به رسمیت می شناسد، نمی تواند جنگ های داخلی را به رسمیت نشناسد که در هر جامعه طبقاتی ادامه، توسعه و تشدید طبیعی و در شرایط معینی اجتناب ناپذیر مبارزه طبقاتی اند»

·    (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۲۳، ص ۷۴)

 

۳

·    خصلت هر جنگ معین می تواند در طول توسعه جنگ تغییر یابد:

·    جنگ عادلانه می تواند تغییر خصلت دهد و به جنگ ظالمانه بدل شود و برعکس.

 

۴

·    این تغییر زمانی صورت می گیرد که منافع طبقات و گروه های اجتماعی معینی در جریان جنگ در مقابل منافع مورد نظر طبقات و گروه های اجتماعی دیگر در مرحله اول جنگ جامه عمل می پوشند.

 

۵

·    برای شناخت ماهیت هر جنگ باید محتوای سیاسی آن را مورد بررسی قرار داد.

 

۶

·    باید این مسئله را روشن کرد که جنگ مورد بحث تداوم کدام سیاست است.

·    تداوم سیاست کدامین طبقات اجتماعی است.

 

۷

·    طبقه کارگر و متحدین آن با حرکت از این نقطه آغازین است که می توانند به تحلیل سیاست طبقات حاکم در دولت های امپریالیستی نایل آیند و به موقع، مبارزه مؤثر بر ضد تدارک جنگ جهانی جدید و یا جنگ های منطقه ای و محدود امپریالیستی را سازمان دهند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر