۱۴۰۳ اردیبهشت ۸, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جنگ (۱)

 

پروفسور دکتر هانس شولتسه

برگردان

شین میم شین
 
 ۱

·      جنگ به ستیز مسلحانه میان دولت ها (و یا گروهی از دولت ها)، میان ملت ها (مبارزات رهائی بخش ملی و جنگ های ضد استعماری) و یا میان طبقات اجتماعی (جنگ داخلی) اطلاق می شود.

 

۲

·      «جنگ به تداوم (ادامه دادن به) سیاست این و یا آن طبقه اجتماعی (وسایل نظامی. مترجم) اطلاق می شود.

 

۳

·      به قول لنین، «در جامعه طبقاتی ـ یعنی در جوامع برده داری، فئودالی و سرمایه داری ـ جنگ های بیشماری رخ داده اند که تداوم سیاست طبقات ستمگر بوده اند.

·      اما جنگ هائی هم بوده اند که تدوم سیاست طبقات تحت ستم بوده اند»

·      (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۲۶،‌ص ۱۴۹)

 

۴

·      جنگ یک پدیده تاریخی است که در طول عمر جوامع طبقاتی آنتاگونیستی رخ داده است.

 

۵

·      عناصر جنگ ـ البته ـ در جامعه اولیه رشد کرده اند.

 

۶

·      در جامعه اولیه، اما برخوردهای قهرآمیز میان طوایف خصلت تصادفی صرف داشته است.

·      زیرا این برخوردها از ساختار درونی طوایف ـ بالضروره ـ نشئت نمی گرفتند.

 

(اینجا سخن از دیالک تیک ضرورت و تصادف است. مترجم)

 

۷

·      اما با پیدایش جامعه طبقاتی مبتنی بر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید، جنگ به مثابه وسیله تداوم سیاست، به مثابه فرمی برای زورگوئی غیر اقتصادی ـ بالضروره ـ  نمودار شد.

 

۸

·      طبقات حاکمه (استثمارگر. مترجم) به وسیله جنگ به تصاحب زورگویانه نعمات مادی، وسایل تولید و همچنین خود مولدین بیواسطه ـ یعنی برده ها، رعایا و کارگران ـ می پردازند.

 

۹

·      بدین طریق، برده داران ـ قبل از همه ـ به قصد دستیابی به برده های جدید، فئودال ها برای دستیابی به اراضی و رعایا و تبدیل اربابان کشور دیگر به دست نشانده های خود دست به جنگ افروزی می زدند.

 

(یعنی

جنگ ها

محتوای اقتصادی داشته اند.

مترجم)

 

۱۰

·      در مرحله ما قبل انحصاری سرمایه داری، طبقات حاکمه به نیات زیر دست به جنگ افروزی می زدند:

 

الف

·       به قصد دستیابی زورگویانه به بازار مناسب برای فروش کالاهای خود.

 

ب

·      به قصد دستیابی به منابع مواد خام

 

پ

·      به قصد تسخیر مستعمرات

 

ت

·      به قصد از سر راه برداشتن رقبای تجاری مزاحم

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر