۱۴۰۱ تیر ۱۹, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) ایدئالیسم (۶)

  Untersuchung Und Studium Des Idealismus Dargestellt Als Vergrößerungsglas Und Wortidealismus Stockfoto

 پروفسور دکتر مانفرد بور

پروفسور دکتر وینفرید شرودر

پروفسور دکتر ورنر شوفنهاور

برگردان

 شین میم شین 

 

ریشه های اجتماعی  ایدئالیسم

 

·    ریشه های اجتماعی ایدئالیسم در عوامل زیرین نهفته اند:

 

۱

·    در مناسبات جامعه منقسم به طبقات متخاصم.

 

۲

·    در تقسیم اجتماعی کار و قبل از همه، در جدائی کار فکری از کار فیزیکی (جسمی)، که در جریان توسعه جامعه طبقاتی رفته رفته تعمیق یافته است. 

 

۳

·    همانطور که امکان وارونه کردن رابطه ماده و شعور، ایزوله کردن گشتاورهای منفرد روند شناخت، استقلال بخشیدن و مطلق کردن یکجانبه آنها در بغرنجی شناخت نهفته است، به همانسان نیز این امکان تحت تأثیر تعیین کننده چنین شرایط اجتماعی جامه عمل می پوشد.

·    تحت تأثیر شرایط اجتماعی ئی که اقشار معینی از طبقه حاکمه آموزش و پرورش عمومی را در انحصار خود دارند، به طور یکجانبه به کردوکار فکری صرف، یعنی کردوکار مجزا از پراتیک اجتماعی مشغول می شوند.

 

۴

·    علاوه بر این، منافع طبقات استثمارگر سرپوش نهادن بر تضادهای جامعه را و سد کردن راه پیشرفت اجتماعی و علمی را ایجاب می کند.

 

(انعکاس واقعیت عینی در آیینه ضمیر اعضای جامعه بشری

از

صافی های طبقاتی

می گذرد.

این بدان معنی است

که

شناخت

بسته به تعلقات طبقاتی اعضای جامعه

مشروط می شود.

تعلق طبقاتی به سوبژکت تاریخ

به عنوان مثال

به

کشف سهل تر حقیقت مدد می رساند

و

تعلق طبقاتی

به

 طبقات اجتماعی انگل

به

محدودیت کشف حقیقت

می انجامد.

اگر مارکس و انگلس

در

سنگر پرولتاریا

نبودند،

به

کشف و تدوین مارکسیسم نایل نمی آمدند.

مترجم)

 

۵

·    ایدئالیسم و مذهب ـ هم به لحاظ ریشه های معرفتی ـ نظری شان و هم به لحاظ ریشه های اجتماعی شان ـ دارای وجوه مشترک معینی اند که بر زمینه اجتماعی واحدی، بر زمینه جامعه طبقاتی مبتنی بر استثمار انسان به وسیله انسان رشد می کنند و به طور بی وقفه به باز تولید خود می پردازند.

 

۶

·    ایدئالیسم زائیده جامعه منقسم به طبقات است و ادامه حیاتش به ادامه حیات جامعه طبقاتی وابسته است.

 

(ایکاش قضیه به این سادگی ها بود:

دلیل اشاعه وسیع ایدئالیسم

در

سهل و ساده بودن و غیرعلمی بودن فهم آن است.

مثال برای تقدم شعور بر وجود و یا فکر بر عمل

این

است

که

قبل از هر کاری باید راجع بدان، اندیشید.

کار

یعنی

مادیت بخشی به اندیشه.

به

همین دلیل

طبیعی است

که

کسی

شعور را مقدم بر وجود

اندیشه را مقدم بر عمل

مفهوم سیب

را

مقدم بر خود سیب

بداند.

روحانیت

هم

از

همین مسئله

استفاده می کند:

اگر برای ساختن خانه بنایی لازم است،

پس برای تشکیل جهان هم باید خدایی باشد.

مترجم)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر