۱۳۹۰ اردیبهشت ۴, یکشنبه

سوسیالیسم به جای بربریت (5)

سوسیالیسم به جای بربریت
(مدخلی بر بحث در باره آینده)
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان شین میم شین

فصل سوم
مانیفست حزب کمونیست: سلول اولیهً نظریات سوسیالیستی

• «مانیفست حزب کمونیست» سند اصلی جنبش کارگری ـ کمونیستی است.

• قبل از آن، فقط تئوری کمونیسم اوتوپیکی وجود داشت و سازمان های کمونیستی تئوری های اوتوپیکی را چراغ راه خود می پنداشتند.


• مانیفست برای اولین بار سند برنامه ای در اختیار این جریانات سیاسی قرار داد.

• با تکیه بر این سند برنامه ای بود، که مبارزه برای جامعه ای فارع از غارت و ستم، نه بر اساس آرزوها و اهداف ذهنی، بلکه با توجه به قانونمندی های روندهای تاریخی آغاز شد.

• با مانیفست، فصل جدیدی در سیاست گشوده شد.


• مانیفست سند گشتاورهای تاریخی ـ جهانی است که درآن، گذار بشریت از ماقبل تاریخ (دورانی که بشریت مناسبات اجتماعی را بردوش می کشید) به تاریخ (دورانی که انسان به برکت شناخت امکانات تولید و بازتولید حیات خود، می تواند سرنوشت خود را آزادانه تعیین کند) تحقق می یابد.

• از این رو ست، که باید مانیفست را نه به عنوان سندی از گذشته ای دور، بلکه به عنوان موتور عمل خویش و بمثابه ابزار درک جهان خود بیاموزیم.

• ارج نهادن به اهمیت کنونی مانیفست، به خودی خود، به معنی آن نیست، که ما دستور کارمان را از برنامهً کهنهً 150 ساله رونویسی کنیم.


• اهمیت مانیفست می تواند در برانگیختن ذهن ما به گذار از مرزهای زمانی و ترسیم دورنمای آتی باشد، نه در محتوای برنامه ای آن.


• اگر ما بر آنیم، که افکار سوسیالیستی، پایه های اصلی خود را در مانیفست می یابند، باید قدری عمیقتر به مساًله بنگریم.
• «مانیفست حزب کمونیست»، بی شک همانند هر سند تاریخی دیگر، حاوی جنبه های زمانی و فرا زمانی است.

ده نکتهً برنامه ای که به نظر مارکس و انگلس «به عنوان اصول اولیه در مرحلهً گذار به سوسیالیسم در کشورهای پیشرفته، می توانند مورد استفاده قرار گیرند»، چیزی جز خواست های مبارزات سیاسی در سال 1848 نیستند.
• این ده نکته نشان می دهد، که سیاست تغییر یک نظام اجتماعی چگونه می تواند با گام های مشخص تحقق یابد و راه را برای از بین بردن شرایط عمدهً بقای آن هموار سازد.

• برای تعیین خط مشی سیاسی در دوران گذار، می توان با توجه به ویژگی های تاریخی مشخص، از این نکات دهگانهً مانیفست همواره استفاده کرد.

• مانیفست در بارهً کمونیست ها می گوید:
• «آنها اگرچه در جنبش معاصر برای رسیدن به اهداف و منافع بیواسطهً طبقهً کارگر مبارزه می کنند، ولی در عین حال نمایندهً آیندهً جنبش اند.»

• کمونیست ها اگرچه همواره بخش لاینفک جنبش کارگری اند، لیکن در درون این جنبش، استراتژی ئی را دنبال می کنند که فقط به لحظهً مشخص
محدود نمی شود.
• آنها تحولات کنونی را به عنوان گشتاوری در تکامل تاریخی ئی درک می کنند، که هدفش ایجاد جامعه ای آزاد است، جامعه ای که انسان ها شیوهً زندگی خود را خردمندانه تعیین کنند.

I
مراحل مبارزه

• تمیز دادن اهداف بلاواسطه از آیندهً جنبش، حاکی از دوران گذار است که با مبارزه برای حق کار و توسعه اجتماعی و بر ضد بهره وری حداکثر سرمایه آغاز می شود.
• این مبارزه باید در سیستم سرمایه داری انجام گیرد و در این سیستم هم می تواند به پیشرفت هائی نایل آید. (مبارزهً سندیکائی)

• مرحلهً بعدی، عبارت خواهد بود از تغییر مناسبات حاکمیت اجتماعی که با تغییر فرم مالکیت (انقلاب سیاسی) تحقق می یابد

• و بالاخره ساختمان و تحکیم جامعهً سوسیالیستی و بعد کمونیستی آغاز می شود.

1
مبارزهً سندیکائی

• مبارزه در راه منافع خاص کارگران، اصولا در چارچوب نظام سرمایه داری انجام می گیرد.
مبارزهً کارمزدوری بر ضد سرمایه مخصوص نظام سرمایه داری است و هر پیروزی طبقهً کارگر، یک پیروزی در جامعهً بورژوائی است و نه بر ضد آن جامعه.

• بنابرین، پیروزی مبارزهً سندیکائی می تواند به تحکیم بیواسطهً جامعهً سرمایه داری کمک کند، ولی در دراز مدت به تشدید تضادهای این جامعه می انجامد.

• آیندهً جنبش اما در جامعهً بورژوائی نیست، بلکه در تعویض آن است.

• فقط وقتی که تضاد میان کار مزدوری و سرمایه حل شود، وقتی که از سرمایه و از تصاحب خصوصی اضافه ارزش اثری باقی نماند، انسان می تواند، دیگر نه براساس تعلقات طبقاتی اش، بلکه صرفا بخاطر انسان بودنش ارزیابی شود و امکان شکوفائی همهً استعدادهای او فراهم آید، یعنی آزاد باشد.

• این به معنی حقوق بشر در مفرد آن است که انترناسیونال کارگری در راه تحققش مبارزه می کند.

این پرسپکتیو دور، محتوای فرازمانی مانیفست را تشکیل می دهد و امروز همانقدر تازه است، که 150 سال پیش بود.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر