تن شما چنگ روح شماست
با شماست که از این چنگ نوای خوش درآورید
یا صدای ناخوش
جبران خلیل
هی جیران جلیل
غیب نگو
در جنقوری ما غیبگو فراوان است
و
سران جنقوری
نواهای خوشایند از تن های شان در می اورند و عطر نواهای شان
جهان را معطر کرده است
گر هیچ ترا میل سوی ماست بگو
ورنه که رهی عاشق و تنها است بگو
گر هیچ مرا در دل تو جاست بگو
گر هست بگو نیست بگو راست بگو
اگر میلی به سوی ما داری
اگر بنده عاشق و تنها ست
اگر جایی در دلت برای من است
بگو
هی مولانا
خودت مگر شعور نداری تا ببینی که قضیه از چه قرار است؟
و اگر می دانی
سؤالت خطا ست و نه روا
هوش؟
باشعورتر از همه ابراهام لینکن بود
ترامپ بی شعور است
امریکا دار الخرافه است
آشپزی
یک علم و ضمنا یک حرفه و هنر است
پیش شرط رسیدن به رتبه آشپزی
کسب دانش لازم در چندین زمینه است:
دانش در زمینه وسایل آشپزی
ادویه جات
سبزیجات
گوشت ها
چوب ها
شیمی و غیره است
نظرش چه ایرادی دارد؟
امپریالیسم قصد سرنگونی و رجیم چنج درجنقوری را ندارد
حتی قصد تضعیف پوتین را نداشته است.
اگر ترامپ روی کار آید
جنگ پوتین با پالان خاتمه خواهد یافت
آماج اصلی امپریالیسم جمهوری خلق چین است و ائتلاف های متعددی با استرالیا و ژاپن و کره جنوبی و غیره تشکیل داده است
نظر نیست.
نظر چیست؟
این مصراع شعر
دست انداز دارد
هر بچه مدرسه می فهمد
حتما اشتباه تایپی رخ داده است
سعدی از این خطاها نمی کند
من احساس میکنم بیشتر عمدی هست. شما کراوات رو ببین دراز اویز . تبلت: رایانه مالشی. پیتزا : کش لقمه . و کلمات بیشمار دیگه. یجور عمدی بودن از ذات این حرکت میباره و خداکنه اشتباه احساس کرده باشم و از کم عقلیشون باشه تا یه برنامه مدون
آره.
ما نگفتیم که عمدی نیست.
ما گفتیم:
نتیجه علافی است
مشاغل بیهوده برای مشتی بیسواد به نیت تاراج دار و ندار مردم
مهمترین عامل به خطر افتادن انقلاب دخالت نظامیان در سیاست، اقتصاد و فرهنگ است
یوسف زاده
منظور از انقلاب چیست؟
مثل شاه اللهی ها خیال میکنید که روحانیت قشری انقلابی است و انقلاب کرده است؟
فرق شما با شاه اللهی ها چیست؟
انقلاب یک مفهوم فلسفی است و تعریف دارد
خمینی عنگلاب کرده است
مثل یلسین و پوتین و دار و دسته اش
در روز جهانی زن عکسی ببینید از پاسدار دستگیر شده "مجید عزیزی" از افسرهاى سپاه قدس كه اوايل مارچ به پرو رفته بود و با همكارى دو تبعه پرو ، قصد طراحى ترور يك اسراييلى در نشست آپك رو داشت ،او در دستان زنان پلیس پروئی
پونه نیوز
رسد آدمی به جایی که به جز ترور نداند.
ترور همنوع
نشانه نادانی تروریست است.
با ترور و تروریسم هیچ مسئله ای حل نمی شود
مجاهدین صدها اخوند را ترور کردند و عملا آخوندها را تقویت کردند و نه تضعیف
ترامپ با ترور از سلیمان بی مخ پهلوان ساخت و اهل وعیالش را میلیاردر کرد
علافی درد بی درمانی است
پوز می دهند با این خرابکاری های ادبی
"اسما بلوچ " دختر شجاع بلوچ که صدای مردم سرزمینش بلوچستان بود در این ویديو اعلام کرد که خودکُشی کرده است ،.
پونه نیوز
"اسما بلوچ " دختر شجاع بلوچ که صدای مردم سرزمینش بلوچستان بود در این ویديو اعلام کرد که خودکُشی کرده است؟
عجب سوادی بشر دارد
خمینی هم اعلام کرده است که مرده است و در دوزخ همحجره جنتی و کوسه و تمساح است
سفر به خیر گلِ من که می روی با باد
ز دیده میروی اما نمیروی از یاد
مَباد بیمِ خزانت که هرکجا گذری
هزار باغ به شکرانهیِ تو خواهد زاد
حسین_منزوی
هی مشد حسین
دوره قایق های بادی دیری است که بر باد رفته است
دوره تشکیل باغات به شکرانه ابواب الحاجات هم به همچنین
خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان
کاین شب دراز باشد بر چشم پاسبانان
بر عقل من بخندی گر در غمش بگریم
کاین کارهای مشکل افتد به کاردانان
دلداده را ملامت گفتن چه سود دارد
میباید این نصیحت کردن به دلستانان
دامن ز پای برگیر ای خوبروی خوش رو
تا دامنت نگیرد دست خدای خوانان
من ترک مهر اینان در خود نمیشناسم
بگذار تا بیاید بر من جفای آنان
روشن روان عاشق از تیره شب ننالد
داند که روز گردد روزی شب شبانان
باور مکن که من دست از دامنت بدارم
شمشیر نگسلاند پیوند مهربانان
چشم از تو برنگیرم ور میکشد رقیبم
مشتاق گل بسازد با خوی باغبانان
من اختیار خود را تسلیم عشق کردم
همچون زمام اشتر بر دست ساربانان
شکرفروش مصری حال مگس چه داند
این دست شوق بر سر وان آستین فشانان
شاید که آستینت بر سر زنند سعدی
تا چون مگس نگردی گرد شکردهانان
باور مکن که من دست از دامنت بدارم
از غزلی ژرف و غنی
معیوب ترین مصراعش را انتخاب و منتشر کرده اید
بعید است که این مصراع از سعدی باشد
باز اوسکولای مفتخور راه افتادن دنبال ماه.
هنر اصلی عیرانیان
آبرو ریزی است
فرق هم نمی کند که شیخ اللهی باشند و یا شاه اللهی
چپ باشند و یا راست
ترافیک با امد و شد ویا رفت و آمد فرق دارد
ترافیک به حرکت وسائط نقلیه در شهر اطلاق می شود
کتاب با عنوان رُمانس عاشقانهی ویس و رامین: تحلیل داستان، شخصیتها و بازتاب فرهنگی توسط فروغ اولاد، نویسنده و پژوهشگر ادبی ایرانی نوشته شده است. این کتاب در ۱۴۰۲ توسط نشر خاموش به چاپ رسید.
فاطمه آذر
کاش فرازهایی از آن را همینجا منتشر می کردید تا مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند
خوارج که دسترسی به انتشارات داخل جنقوری ندارند.
مگر در مدارس جنقوری انگلیسی تدریس نمی شود؟
در فرهنگ لغات که جمله سازی وجود ندارد
پسر من ویا دختر من به انگلیسی چه می شود؟
وقتی زنی بگوید:
مای بوی
منظورش عیاش خودش است و نه پسر خودش
پنجره کور است وحق کور است وخیابان کـور
بدون حق و سهم زن قانون سبدەای خالی است
بدون دست زن ترازوی داد کج و نامیزان است
بدون صدای زن دموکراسی سراسر مجلسی خالی است
بدون حضور زن آزادی ابری بیباران است و زندگی نیز درختی خشک
بدون رقص وبدون جسم و سیمای زیبای زن...
شیرکو بیکس
من ـ زور شیرکو از زنان
بند تنبان است و بس.
شیرکو بیکس نیست
بی مغز است
یه چیز که دیروز یاد گرفتم: حالت رو بساز تا آیندهی خوبی داشته باشی...
اهو
حال (مضارع)
پلی است میان گذشته و آینده (ماضی و مستقبل)
پل
محل ساختن چیزی نیست
پل
گذرگاه است.
برای بنای آینده
باید به جان ماضی افتاد و تجزیه و تحلیلش کرد.
کسی که به تجزیه و تحلیل ماضی نپردازد
مادام العمر روی پل می ماند و بی آینده می ماند.
دیرگاهی است که افتاده ام از خویش به دور شایداین عید به دیدار خودم هم برم
دور افتادن از خویش
خودش فضیلتی است.
چون زباله ها فکر و ذکری جز خویشتن خویش ندارند
منم منم اینها تهوع انگیز به توان ۲ گشته است
طارق خراسانی
مرا خیالِ تو، خود بی خیالِ عالم کرد
همان خیال تو ما را دچار این غم کرد
هزار بوسه برایم به ارمغان آرند
به چشم مستِ تو حاشا ارادتم کم کرد
چه “بارها “که نهادی به فتنه بر دوشم
تو شاد رفته و این بار ، پشتِ ما خم کرد
به حیرتم زچه حَوّای من هوایی شد
بَری زِ عالم و آدم، هوای آدم کرد؟!
به عنکبوتِ نیازش، مبر دلی طارق
دلم ببُرده و دیدم که پُر ز ماتم کرد
•
طارق خراسانی:
مرا خیال تو
خود
بی خیال عالم کرد.
یعنی به قدری غرق تخیل راجع به تو شدم که دنیا را فراموش کردم
عشق همین است:
بشر را از همه چیز بی خبر و بی نیاز می سازد
همه چیز در معشوق خلاصه می شود
بشر خر تر از خر می شود
عشق بدترین بلایی است که بر سر بشر می آید
مگر انگلیسی در مدارس تدریس نمی شود؟
دختر من به انگلیسی چه می شود؟
رو اون تپه ریده بودم یا نه؟
رئیسی
این ادا و اطوار را از سیاستمداران فرنگی تقلید مو به مو می کنند
احمدی نجات هم به اشباح در دوردست ها دست تکان می داد
به تقلید از بوش و وحوش
#نگین_عبدالملکی دانشجو، روز بیستم مهر۱۴۰۱ در همدان در خیابان توسط وحوش رژیم اشغالگر آخوندی به شدت موردضرب و شتم قرار میگیره،وقتی به خوابگاه برمیگرده براثر شدت ضربات باتوم برسر،جانش رااز دست میده!دادستان همدان اما علت مرگ رامسمومیت براثر الکل اعلام میکنه! تولدت مبارک دختر زیبا
انیتا
همه کسانی که توسط اجامر
ترور شده اند
ماهرو بوده اند
یعنی به دلیل صورت زیبا ترور می شوند
حجاب و مخلفات بهانه اند
زشت رویان
دشمن زیبایی اند
لباسهای تيم ملی فوتبال زنان سوئد در آستانه روز جهانی زن هركدام يه پيام پشتشون جای اسمشون نوشته. رو شماره ۶ نوشته: من برای دخترانم در ایران بازی میکنم
آره.
گرل در زبان انگلیسی و آلمانی
به معنی دختر نیست.
دوتر و مدشن به معنی دختر است
گرل به معنی ج. است
(اگر مردی بیا ایران و زن باش )
هیج جوره با عقل جور در نمیاد این جمله
این مصراعی از شعری از کدکنی است
مرد در اتیک اشراف برده دار و فئودال و روحانی
فخرواژه است و زن یا نامرد، ننگ واژه
کدکنی به همان معنی به کار می برد
اگر مظهر شهامت هستی به ایران بیا و نامرد ویا زن باش
سرشته به طنز است
گیاهخواری
قابل توصیه نیست.
صادق هدایت مدتی تجربه کرد و دمار از روزگارش درآمد.
نباتات
فاقد پروته ئین حیوانی (اسیدهای امینه اساسی) اند که برای ساخت سلولی اندام صرفنظرناپذیرند
آزادی
به نظر هگل
یعنی ترک خریت
خر اگر شب و روز لحظه به لحظه عرعر کند و کسی محلش نگذارد
نمی تواند مختار و یا آزاد باشد.
ویرایش:
کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد ؟
فراز و شیب بیابان عشق، دامِ بلاست
کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد
هی حافظ
دیگر نه از عشق نشانی مانده،
نه از شیر و نه از دل
همه چیز از پی دلار روان است و بس
اگر روم ز پِیاش فتنهها برانگیزد
ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد
و گر به رهگذری یک دَم از وفاداری
چو گَرد در پِیاش افتم چو باد بُگْریزد
و گر کنم طلبِ نیم بوسه صد افسوس
ز حُقِّهٔ دهنش چون شکر فرو ریزد
من آن فریب که در نرگسِ تو میبینم
بس آبروی که با خاک ره برآمیزد
فراز و شیب بیابان عشق، دامِ بلاست
کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد
تو عمر خواه و صبوری که چرخِ شعبده باز
هزار بازی از این طُرفهتر برانگیزد
بر آستانهٔ تسلیم سر بِنِه حافظ
که گر ستیزه کنی، روزگار بستیزد
مگر در مدارس جنقوری فوت و فن جمله سازی تدریس نمی شود؟
حتی سران کشور جمله سازی بلد نیستند
ولایتی نمی تواند بیت شعری از حافظ را درست بخواند
سلیمان مثل شعبان حرف می زند
دلایل،
قوی
باید
و
من،
تقی
پس دلیل نرفتن خلایق پای صندوق رأی و یا رفتن و رأی سفید دادن
طرفداری از حجاب بوده است؟
دیوار زنان کوتاهتر از آه و عطسه است و هر علیلی می تواند از ان بالا رود
بهار آمد که هر ساعت رود خاطر به بستانی
به غلغل در سماع آیند هر مرغی به دستانی
دم عیسیست پنداری نسیم باد نوروزی
که خاک مرده باز آید در او روحی و ریحانی
به جولان و خرامیدن در آمد سرو بستانی
تو نیز ای سرو روحانی بکن یک بار جولانی
به هر کویی پری رویی به چوگان میزند گویی
تو خود گوی زنخ داری بساز از زلف چوگانی
به چندین حیلت و حکمت که گوی از همگنان بردم
به چوگانم نمیافتد چنین گوی زنخدانی
بیار ای باغبان سروی به بالای دلارامم
که باری من ندیدستم چنین گل در گلستانی
تو آهو چشم نگذاری مرا از دست تا آن گه
که همچون آهو از دستت نهم سر در بیابانی
کمال حسن رویت را صفت کردن نمیدانم
که حیران باز میمانم چه داند گفت حیرانی
وصال توست اگر دل را مرادی هست و مطلوبی
کنار توست اگر غم را کناری هست و پایانی
طبیب از من به جان آمد که سعدی قصه کوته کن
که دردت را نمیدانم برون از صبر درمانی
کنار توست اگر غم را کناری هست و پایانی...
سعدی
اگر غم قرار باشد که کناره گیری کند و پایان یابد
فقط در کنار تو میسر خواهد بود
هی سعدی
من ـ زور از پایان چیست؟
غم در کنار او
فقط چند ثانیه فراموش می شود
در این چند ثانیه عقل اعتصاب میکند و غریزه یکه تاز میدان می شود
پس از چند ثانیه عقل فعال می شود و غم دوباره فرماندار
پستان های اسکارلت عملیاتی اند و نه اصیل مادرزادی
از زیر عمل جراحی بیرون امده اند
ضمنا اصلا زیبا نیستند
آدمی را معرفت باید، نه جامه از حریر.. دوست با معرفتش خوبه
اناهید
شعرا
کشتند ما را
جامه
از حوایج صرفنظرناپذیر بشر است
گرگ و گربه پالتوی خز مادرزادی دارند
بشر ولی ندارد و باید تولید کند
معرفت یعنی شناخت
هم دوست حکم کیمیا دارد و هم توان تفکر و شناخت
دلیل سفر خلایق به فضا دوست یابی است
نماز جماعت بهانه است
همون طور که بالزاک تأکید می کنه،
این نقطه اشتراک زن ها و فرشته هاست : رنج بشریت مال آنهاست .
واقعا؟
بالزاک غیب گفته است.
از کجا می دانست که فرشته ها رنج می برند؟
فرشته ها همانقدر وجود دارند که زنان و نران انتزاعی.
زنان مشخص
فرقی با نران مشخص ندارند
ای بسا زنان که زباله تر از نرانند
غمگینم" مثل پیکان خسته ای که سال ها دوید اما صاحبش را به مقصد نرسانید ، مثل بقیه ی پول خرد اتوبوس مثل بنزینی که هنگام سوختگیری بر روی زمین می ریزد و تلف می شود ، مثل فیلسوفی که استعاره نمی شناسد ،
پوریا
استعاره چیست؟
یکی از دلایل عقب ماندگی فکری و مادی خلایق
تخریب خانه خردشان به مدد شعر و نثر شعرگونه بوده است
کسی توان تفکر ندارد
شراب نه چیزی طبیعی بلکه نتیجه روندی شیمیایی است
قند میوه ها و دانه ها(الده هید) در خمره ها و کارخانه ها
توسط میکروارگانیسم ها به الکل استحاه مییابد
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر