۱۴۰۲ اسفند ۲۱, دوشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (۲۱۲)

    

   

ویرایش و تحلیل

 از

فریدون ابراهیمی

 

﴿رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ﴾
[ آل عمران: ۵۳]

اى پروردگار ما، به آنچه نازل كرده‌اى ايمان آورديم و از رسول پيروى كرديم، 

ما را در شمار گواهى‌دهندگان بنويس.

همان حواریونی که از عیسی مسیح در ایه قبلی خواسته بودند که شاهد و گواه ایمان اوردن شان به الله باشد،

در این آیه از الله می خواهند که اسم شان را در فهرست شاهدان (ونه مشهودان) بنویسد.


﴿وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴾
[ آل عمران: ۵۴]

آنان مكر كردند، و خدا هم مكر كرد، و خدا بهترين مكركنندگان است.

این آیه کریم

فاقد فاعل است:

معلوم نیست که منظور کریم از «آنان» چیست.

ظاهرا

منظور کریم

قوم یهود است که عیسی مسیح هم جزو و عضو آن قوم بوده است.

منظور کریم از مکر (خدعه، حیله) معلوم نیست که چیست.

در هر صورت

الله

مکارترین مکاران است.

اگر خلایق مکر کنند، الله رو دست شان می زند و متقابلا مکر می کند.

یعنی

فرقی بین خلایق و الله وجود ندارد.

ولی دلیلش چیست؟

چرا الله دیالک تیکی از خیر و شر است؟

مثلا دیالک تیکی از مصلح و مکار است؟

دلیل اولش این است 

که

 الله، 

انعکاس انتزاعی ـ آسمانی طبقات حاکمه انگل و ستمگر و استثمارگر است 

و 

باید هم همه صفات انان را داشته باشد.

چه بسا حتی مثل آنان خر و خردستیز باشد.

به قول سعدی:

به سلامی، گردن بزند و به دشنامی، خلعت ببخشد.

دلیل دیگرش 

بهره گیری کریم از دیالک تیک تهدید و تطمیع است.

مکارترین مکاران قلمداد کردن الله، نوعی تهدید است.

﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۖ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾
[ آل عمران: ۵۵]

آنگاه خدا گفت: 

اى عيسى، 

من تو را مى‌ميرانم، و به سوى خود برمى آورم،

 و از كافران دور مى‌سازم، و تا روز قيامت آنان را كه از تو پيروى كنند فراز كافران قرار خواهم داد. 

سپس بازگشت همه شما به سوى من است و من در آنچه اختلاف مى‌كرديد ميانتان حكم مى‌كنم.

 عجب مکری خدا دارد!

چون خلایق مکر کرده اند و الله متقابلا مکر کرده، 

نتیجه اش تصلیب عیسی مسیح بوده است.

اگر مکر این است، پس صلاح و صلح و صداقت چیست؟

این نوعی شلیک به ران مبارک خویش است.

الله

رسولش را به نزد خود، یعنی به عالم اموات و یا عالم واهی ارواح می برد

تا به مؤمنین مقامی برتر از کافرین بدهد.

عجب عقلی خدا دارد.

ضمنا

الله وعده حساب رسی در  روز محشر به حساب خلایق را می دهد.

پس

مقصر در تصلیب عیسی مسیح 

خود الله بوده است و نه امپراطوری روم و خلق یهود.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر