۱۴۰۳ فروردین ۱۲, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۳۱)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

پناه بردن عاشق به گوشه عزلت

برای فرصت یابی جهت برپاداشتن بنای خیالی عشقی است

که

 در عالم واقع وجود ندارد

و

 تنها در عالم خیال

قابل ساختن و پرداختن است

و

 به محض این که معشوق دهن باز کند و ماهیت واقعی خود را ذره ذره مثل زهری در ضمیر مفلوج عاشق «خیال پرست» بریزد، فروخواهد پاشید

و

عاشق در آوار بنای خیالی عشقش افسرده و پشیمان به دوره تنهائی و بی عشقی حسرت خواهد خورد و به زمین و زمان دشنام خواهد داد:

 

حافظ

مـن پیر سال و ماه نی ام، یار بی‌وفا ست

بر من چو عـمر می‌گذرد، پیر از آن شدم

 

معنی تحت اللفظی:

من به لحاظ فیزیکی (جسمی) پیر نیستم.

دلیل پیر گشتنم، این است که معشوق، بی وفا ست و مثل سال و ماه  می گذرد و نظری حتی به من نمی اندازد.

 

در این بیت غزل خواجه

ول معطل بودن عاشق عربده می شود.

معشوق

چه بسا

منزجر از عاشق پر رو و بی شرم و بی شخصیت است.

 

معشوق

خودش

معشوق گمشده ای دارد و به محض پیدا کردن، عاشقش می شود

و

به منجلاب ذلت و رذالت عاشق خویش فرو می افتد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر