۱۴۰۲ اسفند ۲۲, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جامعه (۷)

 

پروفسور  دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن

برگردان

شین میم شین

 

 

ج

مفهوم مارکسیستی ـ لنینیستی جامعه

ادامه

   

۸

·    بنابرین، جامعه عبارت است از سیستمی به معنای سیستمتئوری عام.

 

۹

·    به عبارت دیگر مفهوم ماتریالیستی ـ تاریخی جامعه (یعنی جامعه از دیدگاه ماتریالیسم تاریخی) هر دو جنبه مفهوم سیستم را در بر می گیرد:

 

الف

·    هم عناصر اکتیو سیستم را

·    یعنی افرادی را که نیروهای مولده سیستم را به کار می اندازند و انواع مختلف روابط اجتماعی را برقرار می سازند

 

ب

·    و هم ماتریس پیوند  را

·     یعنی ساختار سیستم را

·    یعنی مجموعه روابط ماهوی را که افراد با یکدیگر برقرار می سازند.

 

·    مراجعه کنید به سیستم، ساختار، عنصر، سیستمتئوری

  

سیستم

(سامانه)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7307

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7306

 

 

۱۰

·    مفهوم فرماسیون اقتصادی ـ جامعتی در کانون مفهوم مارکسیستی ـ لنینیستی جامعه قرار دارد.

 

 فرماسیون اقتصادی جامعه

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7254

 

۱۱

·    فرماسیون اقتصادی ـ جامعتی، ارگانیسمی را تشکیل می دهد که در پیدایش خود، در فونکسیون خود، در گذار خود به فرم عالی تر و در تبدیل خود به ارگانیسم اجتماعی دیگر تابع قانونمندی های معینی است.

 

۱۲

·    این ارگانیسم (فرماسیون اقتصادی ـ جامعتی) واقعیتی را که جدا از افراد انسانی و جدا از کردوکار حیاتی آنان باشد، تشکیل نمی دهد.

 

·    مراجعه کنید به ارگانیسم

  

ارگانیسم

(اندام)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8086

 

۱۵

·    مفهوم جامعه ـ قبل از همه ـ انعکاس پیوندهای سیستمی ماهوی، تعیین کننده و اجتماعی است که در رفتار عملی افراد تشکیل می یابند و خود را در آن تحقق می بخشند.  

 

۱۶

·    از سوی دیگر این مفهوم جامعه انعکاس این واقعیت امر است که روابط یاد شده که انسانها وارد آنها می شوند و جامعه مربوطه را تشکیل می دهند، نه بنا بر امیال و علایق انسان ها پدید می آیند و نه بنا بر یک قرارداد داوطلبانه.

 

۱۷

·    بلکه انسانها در تولید و بازتولید اجتماعی حیات جامعتی خویش وارد مناسبات معین، جبری (ضرور) و عینی (مستقل از امیال و علایق خویش) می شوند.

·    یعنی وارد مناسبات تولیدی می شوند.

·    مناسباتی که جایگاه (موقعیت) عینی معین طبقات و اقشار اجتماعی را نسبت به هم تعیین می کنند و شالوده بقیه عناصر حیات اجتماعی را تشکیل می دهند.

 

۱۸

·    مفهوم جامعه از دیدگاه ماتریالیسم تاریخی بالاخره فاتحه ای بر تصور از انسان انتزاعی و طبیعت ابدی و ماورای تاریخی او می خواند.

 

۱۹

·    مفهوم جامعه از دیدگاه ماتریالیسم تاریخی، انسان تاریخی ـ مشخص را معرفی می کند.

·    انسانی را که در جامعه معینی عمل می کند و با تشکیل و تحول عملی مناسبات جامعتی، کردوکار حیاتی و شیوه زندگی خود را  و همراه با آن خویشتن خویش را، استعدادها، توانائی ها و منافع خود را تشکیل و تحول می بخشد.

 

۲۰

·    این مفهوم جامعه ـ در عین حال ـ با توضیح و تشریح اهمیت پراتیک روند مادی تولید و بازتولید و اهمیت مبارزه طبقاتی و انقلاب اجتماعی، ماهیت و نقش پراتیک تاریخی ـ مشخص را روشن می سازد.

 

۲۱

·    مفهوم جامعه از دیدگاه ماتریالیسم تاریخی یک مفهوم علمی است.

 

۲۲

·    بسیاری از جامعه شناسان بورژوائی که قادر نیستند مفهومی علمی و به لحاظ نظری و عملی قابل استفاده از جامعه ارائه دهند، به مفهوم جامعه از دیدگاه ماتریالیسم تاریخی تهمت می زنند که گویا آن متافیزیکی است و نمی توان آن را به محک تجربه زد.

 

۲۳

·    اما در واقع این مفهوم جامعه از دیدگاه ماتریالیسم تاریخی از پراتیک میلیون ها باره حیات جامعتی و از شرایط قابل اثبات تجربی و علمی، آغاز به حرکت می کند و کلیه روابط فی مابین مورد نظر آن اصولا قابل امتحان در کوره پراتیک اند.

 

۲۴

·    این مفهوم جامعه، واقعیت اجتماعی رئالی را تعریف می کند که از امیال و علایق سوبژکتیو این و آن مستقل است، دارای شاخص های عینی است، به طور علمی قابل درک و قابل آزمون و آزمایش است و لذا دقیقا تعیین و تعریف شده است.

 

۲۵

·    به برکت این مفهوم جامعه بطلان کلیه گمانورزی های متافیزیکی راجع به چند و چون «جامعه» به طور کلی اثبات می شود.

·    چرا که تفکر مبتنی بر آن، فرماسیون اقتصادی ـ جامعتی معین، پیوند سیستمی آن و گرایشات توسعه و تکامل آن را در مد نظر دارد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر