۱۴۰۲ بهمن ۲۸, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۸۹)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

خوشا وقت شوریدگان غمش

اگر زخم بینند و گر مرهمش

معنی تحت اللفظی:

مشخصه عاشق جماعت،

شوریده بودن از غم معشوق است.

فرق هم نمی کند که معشوق به آنان زخم بزند

و یا بر زخمشان مرهم بنهد.

 

 

«عاشق» 

به نظر سعدی،

 مشغله ای جز غم «معشوق» در سر ندارد

و

 این اشتغال فکری

 او را چنان از خود بی خود کرده، که زخم و مرهم ازدست معشوق و هر قلدر دیگر یکسان جلوه می کند.

 

عشق

 

واقعا هم چنین است:

عشق

عاشق را لال و کور و کر و خر می کند

و

از تمیز «هر» از «بر» عاجز می سازد.

 

صم بکم و عمی فهم لایعقلون

 

عاشق (سوبژکت) از فرط بی هوشی و خودباختگی،

زخم و مرهم (اوبژکت شناخت)

 را

اصلا  احساس نمی کند.

 

نتیجه نهائی این می شود که در دیالک تیک معشوق و عاشق، در دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت، عاشق (سوبژکت) در معشوق (اوبژکت) مضمحل و ذوب می شود،

آن سان که عاشق، یعنی سوبژکت قدر قدرت

در نهایت بی هوشی، بی نیازی و بی اعتنائی،

جز معشوق، یعنی اوبژکت کذائی چیزی نمی بیند.

 

او اکنون در نهایت بی خبری حتی از خویشتن خویش،

 در نهایت جهل خود خواسته و خود ساخته،

 اوبژکت را در عالم خیال، به طور سوبژکتیو و به میل خویش نفی و انکار می کند.

بدین طریق، دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت فرو می پاشد و تنها سوبژکت بی خبر از خود می ماند و جهانی، که محتوائی جز معشوق ندارد:

 

حافظ

گدای کوی تو از هشت خلد مستغنی است

اسیر عشق تو از هر دو عالم آزاد اسـت.

 معنی تحت اللفظی:

عاشق

بی خیال باغات هشتگانه بهشت و بی اعتنا به دنیا و عقبا ست.

 

حافظ

در این بیت غزل،

 از سوئی

دو قطب تضادمند دیالک تیک توانگر و گدا

را

 یکسان می داند

 و

 از سوی دیگر

 دو قطب تضادمند دیالک تیک آزادی و اسارت

را

در هم ذوب و یکی می کند.

 

در نتیجه هر دو دیالک تیک یاد شده، خصلت دیالک تیکی خود را از دست می دهند.

دیالک تیک را اما هرگز نمی توان به دلخواه خود

تار و مار ساخت.

 

دیالک تیک در هستی مادی وجود عینی و مستقل از انسان دارد.

 دیالک تیک تخریب ناپذیر و لایزال است.

 

از کوچکترین ذرات تا بزرگترین کاینات

 زیر سلطه بلامنازع دیالک تیک است.

 

به زور شعر نمی توان دیالک تیک توانگر و گدا را که یکی از اشکال تعمیم دیالک تیک طبقه حاکمه و توده است، نفی و انکار کرد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر