۱۴۰۲ بهمن ۳۰, دوشنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۳۲۲)

  

 
میم حجری


کلمات و سخن معجزه انسان و تفاوتش با موجوادت دیگه اس زمان استفاده ازشون مراقبت کنیم
مرجان

از این خبرها نیست
مش مرجان
حتی درختان
کلمات و سخنان خاص خود را دارند
حتی جانوران کلمات و سخنان خاص خود را دارند.
کشف علائم ارتباطی درختان و جانوران با یکدیگر
یکی از موضوعات پژوهش علمی است
نباتات و جانوران
خر نیستند
ضمنا کلمات و سخنان
می توانند هم شهد باشند و هم شرنگ

یزید و معاویه حداقل اذان گفتن بلد بودند اینها حتی اذان گفتن هم بلد نیستند
مینا

مینا بیشک
یزید را نمی شناسد.
یزید شاعر بزرگی بوده است و سوادش صدبرابر حسین و قمر روی هم رفته
بوده است
اولین مصراع شعر در دیوان حافظ از یزید است

آموخته ام‌در برابر آنچه هست هیچ واکنشی نشان ندهم آموخته ام به لحظه حال اجازه بودن بدهم؛ آموخته ام ماهیت ناپایدار همه وضعیت ها و چیزها را بپذیرم؛ به این ترتیب به آرامش رسیده ام
اکهارت_تله

آموخته ام‌در برابر آنچه هست هیچ واکنشی نشان ندهم
چنین چیزی محال است و آموخننی نیست.
حتی جمادات به محیط خود واکنش نشان می دهند
آدم باید بدتر از جسد باشد تا به این روز افتد
دست خود ادم هم نیست
به محض نزدیک شدن پشه ای
چشم در یک میلیونم ثانیه بسته می شود
آموخته ام به لحظه حال اجازه بودن بدهم؛
اکهارت
لحظه حال
به اجازه تو تره حتی خرد نمی کند.
تو فقط می توانی در چارچوب زمان و مکان باشی.
تو اصلا کاره ای نیستی.
تو فقط متوهمی.
خیال میکنی که تحفه ای.
آموخته ام ماهیت ناپایدار همه وضعیت ها و چیزها را بپذیرم؛
اکهارت
تو معنی ماهیت را نمی دانی.
چیزها و اوضاع
فقط به لحاظ صوری موقتی اند و نه به لحاظ ماهوی.
ماده لایزال است
ازلی و ابدی است
فقط فرم ان عوض می شود
چیز از بین نمی رود
همه چیز فقط تغییر می یابد
به این ترتیب به آرامش رسیده ام
اکهارت

آرامش یعنی سکون
سکون همیشه نسبی است
و حرکت و جنبش
مطلق است
حتی در سکون
حرکت وجود دارد.
هر ساکنی جنبنده و خودجنب است
دلیلش
خصلت و ساختار دیالک تیکی اش (وحدت اضداد بودنش) است


تفاوت و تضاد یاس با بقیه حزب اللهی ها
مدرن بودن صوری یاس است
یاس دنبال نران خوش تیپ و خوش پوش میگردد و چراغ سبز میزند
بقیه
عاشق سینه چاک امام موسی کاظم و امام زمان و امام جماران و غیره اند
زنان درهرصورت
به خیابان آمده اند و به خانه برگشتنی نیستند.
کابوس ارتجاع سیاه هم همین است

تظاهر (فرمالیسم) توانگر کند فرد را.
انتخابات بی محتوا
در جهان واویلای کنونی
به عنوان دموکراسی جا زده می شود.
نیاز ذلیلانه اجامر جنقوری به کشیدن خلایق به معرکه انتخابات فرمال و بی محتوا
هم همین است
اهل تشیع
با فرمالیسم می افتد و برمی خیزد
ظاهر پرست بی اعتنا به ذات است


《چه میشود کرد؟ مگر میشود دنیا را پاره کرد و از تویش خوشبختی در آورد؟ همین است که هست.》
فروغ_فرخزاد

خوشبختی چیست؟
خوشبختی = خروج بی برگشت از خریت
خر نمی تواند خوشبخت باشد.
خوشبختی را با چار سلاح اعجازگر کار و پیکا و روشنگری و همبستگی می سازند
اگر به کوچه ما امدی
چراغ بیار

چاره تو رها شدن از شر «من» است
من را باید طلاق مطلقه دهی تا ارام گیری



یا بشر یکی از خطاهای خداست یا خدا یکی از خطاهای بشر!!!
فردریش_نیچه

بدبختی اگزیستانسیالیسم (فلسفه حیات) همین است:
اگزیستانسیالیسم (فلسفه حیات)
عینا و عملا
به خدا ایمان ندارد
جریانی ضدمذهبی است.
همین لاشخور
شعار داده که خدا مرده است.
حالا همان خدای مرده را موضوعیت می بخشد و بشریت را نتیجه خطای خدا ویا خدا را نتیجه خطای بشریت می داند



با دل گفتم: «چرا نگیری کمِ عشق؟»
گفتا: «نه به اختیار باشد غمِ عشق»
گفتم: «نرسی به وصل!»
گفتا: «شاید
! آواره چو من، بسی است در عالمِ عشق!»
سنایی


این نظر سنایی مبنی بر اینکه غم عشق اختیاری نیست، درست است.
عشق
مثل زلزله است که ناگهان از راه می رسد و همه چیز را بر سر بشر و خر آوار می کند.
بعد ره خود می گیرد و می رود و بشر و خر می ماند و خرابات شام.
تنها جلودار عشق
عقل دور اندیش است که حکم کیمیا دارد

تو با کارهایی که انجام می دهی تعریف می شوی، نه با کارهایی که ادعای انجامشان را داری!
کارل_یونگ

روان گاوان امپریالیستی
گاو حتی نیستند.
به همین دلیل از خود نمی پرسند:
مگر من نان عمل خویش می خورم و نه نان عرعر خویش.
همه در ساختار دیالک تیکی شان
مثلا در دیالک تیک حرف و عملشان تعریف می شوند
افکار را باید تحلیل کرد و به حقیقت دست یافت و نه تحقیر و تخریب.
این نوعی خردستیزی است

هیچوقت یکی را با همه وجودت دوست نداشته باش همیشه یک تکه از خودت را نگهدار برای روزهایی که کسی را جز خودت نداری
متا

همه از نبات تا جانور
دیگری را
در تحلیل نهایی
فقط و فقط برای رفع نیازش دوست دارند
یعنی برای خودشان دوست دارد
کسی عاشق چشم و ابروی دیگری نیست
تعاریفی که نیازمند به توانگر تحویل می دهد، تعارفاتی بیش نیستند
حکم پالان دارند برای سوار شدن و سواری کشیدن

قوه قدر قدرت قضا و قدر
مگر نمی داند که حریف کلاهبردار کجا ست؟
چرا از کشور مربوطه استردادش را طلب نمی کند و به بازخواست نمی کشد؟
سخت تر از نابودی دولت خلق یهود که نیست.
فقط کودکان و دختران مردم را می تواند به رگبار بندد
دادگاهی کند و دمار از روزگارشان درآورد؟
آخر
این چه روند و روالی است
تارانتابابو؟

ولتر در فرانسه
در آستانه انقلاب فرانسه
چه کرده است؟
روشنگران فرانسه و فلاسفه کلاسیک المان و فرانسه دیدرو و هلوه تیوس و هولباخ و کانت و هگل و فویرباخ و مارکس و انگلس
مگر چه کرده اند؟
مارکسیسم
تئوری انتقاد است
و
نه تئوری ماستمالی و عوامفریبی و خرپروری

مادلمون واسه خندیدن طولانی که بعدش هم یاد بدبختیامون نیوفتیم تنگ شده
حریفه

همه چیز هستی
دیالک تیکی است:
خواه
خنده های طولانی توأم با یادآوری بدبختی ها
و
هم
گریه های طولانی توأم با یادآوری خوشبختی ها
خلایق در تعزیه ها هم در تحلیل نهایی به حال می گریند و نه به حال این و آن
فقط خنده ها و گریه های کودکان فارغ از این قانون دیالک تیکی است

هنر نزد جنقوریان است و بس.
جهان و جنقوری شده دارالمجانین
از عقل دور اندیش اثری نیست.
همه از دم
حلال همه مشکلات را در ترور همنوع بدبخت خود می دانند.
اوضاع تهوع اوری است.
پدری فرزندش را به دلیل ابتلا به اوتیسم خفه می کند
و
زنی شوهرش را به دلیل اختلالات روحی و روانی


هیچگاه توضیح ندهید! دوستانتان نیازی به آن ندارند، و دشمنانتان به هرحال آن را باور نمی کنند!
لبرت_هابرد

هی البرت
آخرالزمان است
قحط دوست است
من از او پرسیدم:
خانه دوست کجا ست؟
و جوابی نگرفتم.
دوست که حکم کیمیا دارد.
چون دشمن حتی یافت نمی شود.
دلیل سفر خلایق به کاینات هم دوستیابی و یا دشمنیابی است
نماز جماعت بهانه است


توی دولت قبلی هرچی پیشنهاد رشوه داد، زنگنه و بقیه قبول نکردند و توی زندان ماند ولی توی دولت رییسی دوساله کل دولت را خرید و آزاد شد
بابک_زنجانی

شاید
رفیق جان جانی اش
پارتی بازی کرده باشد.
جهانبی سامان
توپ فوتبال واره ست

یعنی بعضی والدین؛ بچه‌هاشون چه آپشن‌هایی دارن که اسمشون رو میذارن " هوشمند " یا " شاهکار " آیا؟
حریفه

قضیه
از قدیم قدیما
از همین قرار بوده است:
اسم کچل را می گذارند
زلفعلی
اسم ایستا را می گذارند رویا
اسم احمق را می گذارند امام
اسم استر را می گذارند رهبر


خروجی این مدارس لکاته های حکومتی میشوند و یا لواط کاران عرزشی
کاتی

روحانیت
دو گونه و دوگانه است.
هم بروجردی
روحانی بوده
و
هم
خمینی
ولی تفاوت ایندو از زمین تا آسمان است.
بروجردی
ایده ئولوگ فئودالیسم
بوده
خمینی
اما
ایده ئولوگ فوندامنتالیسم بوده که همشیره فاشیسم است
هر گردی گردو نیست

این کاربر یه سال بزرگتر شد. پخته‌تر، با تجربه‌تر، پیرتر و خسته‌تر.
گیان

پس
تبریک
خیلی ها پیرتر می شوند
ولی نه خردمندتر
بلکه خرتر.


این دشمن انتزاعی
دشمن کیست؟
در هر جامعه
دیالک تیک طبقه حاکمه و توده برقرار است
دشمن که نمی تواند در ان واحد
هم دشمن طبقه حاکمه باشد
و
هم
دشمن توده
بالاخره این دشمن انتزاعی
دشمن کیست؟
در هر صورت
حق نه با دشمن است و نا با تو
رأی ندادن به معنی طرفداری از طبقه حاکمه هم نیست



مصرف گرایی ریشه در پایین بودن عزت نفس و اعتماد به نفس داره..
 
از کجا می دانید و می فرمایید؟ قاعدتا اول باید صحت ادعایی را استدلال و اثبات کرد بعد بر زبان راند. ضمنا عزت نفس خصیصه ای اخلاقی است و اعتماد به نفس خصیصه ای پسیکولوژی است. اخلاق و روانشناسی هر دو تابع متغیری به نام زیربنای اقتصادی اند و نمی توانند ریشه چیزی باشند.


دردی که انسان را ب سکوت وا میدارد بسیار سنگین تر از دردیست ک انسان را به فریاد وا می‌دارد! و انسان ها فقط به فریاد هم میرسند نه به سکوت هم...
فروغ

این اندیشه والا از فروغ فرخزاد است که چشم ماست.
فروغ تنها اندیشنده ای بوده که در کشور ما بوده و جایش به طرز یأس آوری خالی است.
سکوت یکی از مفاهیم مهم فروغ است.
ضد دیالک تیکی سکوت اما سخن است و نه فریاد
و
سخن صدها بار بهتر از سکوت است
به همان سان که حرکت صدها بار بهتر از سکون است


ملا حسین مرتضوی زنجانی مقام سابق ق قضاییه بجرم اینکه گفته بود:«پاسدران در سال۶۷قبل از اعدام دختران به انها تجاوز می کردند» زندانی شد
رسا
جرمش این بوده که اسرار هویدا کرده
پاسداران فقط این بی حرمتی را در حق زنان نکرده اند.
سپاه پاسداران را باید از نو شناخت.
خمینسم = فاشیسم فئودالی
سپاه پاسداران = گشتاپو = پاسداران تربیت یافته فاشیسم


اومدم دندون پزشکی میگه دندون عقل پایین سمت راست باید کشیده شه. میگم خوب من سمت چپ صورتم درد میکنه. میگه دیگه اتاق تشخیص اینطور گفته. خب لعنتیا من دندون سمت راستم درد نمیکنه الان.چپی درد داره
متالیکا

این خطای عمومی همه دندان پزشک ها ست.
آنها
چپ و راست را از منظر خود
تعیین می کنند و نه از منظر بیمار.
همین تجربه در فرنگستان ما را به جنون کشیده بود

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر