میم حجری
۱
فرومایگی خدمت به منافع خود، علیه منافع جامعه
۲
فرومایگی خدمت به ستمگران و تاراجگران تاریخ، علیه عدالت و حقیقت.
۱
این دو نوع فرومایگی، در سرشت خود، یکی است.
اکنون
طبری
نظر ما را تکرار می کند:
این دو نوع فرومایگی
ماهیتا
فرقی با هم ندارند.
ما هم پس از اندکی دقت به این دو طبقه طبریستی فرومایگی
به
همین نتیجه رسیدیم.
طبری
اما
از خود نمی پرسد
که
اگر این دو نوع فرومایگی ماهیتا یکسانند،
پس
سخن گفتن از دو نوع فرمایگی
غیر منطقی و غیر عقلی و حتی غیر تجربی است.
یعنی
طبقه بندی
بیهوده
است.
ولی
منظور طبری از ماهیت و یا سرشت،
نه
ماهیت،
بلکه چیز دیگری است.
طبری
بیگانه با مفاهیم فلسفی است.
یعنی
اصلا
نمی داند که تعریف ماهیت چیست؟
فقط
طبری که نیست.
در حزب توده
احدی
حتی
نمی دانسته که تعریف ماهیت چیست.
اگرچه
مثلا
نیک آیین
ترجمه مفهوم ماهیت
را
از
زباله های درسی استالینیستی در اتحاد شوروی
ترجمه کرده است.
و گرنه می بایستی این حرف های طبری به چالش کشیده شوند.
۲
این دو نوع فرومایگی، در سرشت خود، یکی است؛
یعنی از خوی جانورانه و سفله بهره کشان جامعه، و چاکرانِ چاکرانشان سرچشمه می گیرد
منشاء فرومایگی خدمت به منافع خود، علیه منافع جامعه
و
فرومایگی خدمت به ستمگران و تاراجگران تاریخ، علیه عدالت و حقیقت.
طبیعیاین دو نوع فرومایگی، در سرشت خود، یکی است؛
یعنی از خوی جانورانه و سفله بهره کشان جامعه، و چاکرانِ چاکرانشان سرچشمه می گیرد
این دو نوع فرومایگی، در سرشت خود، یکی است؛
یعنی از خوی جانورانه و سفله بهره کشان جامعه، و چاکرانِ چاکرانشان سرچشمه می گیرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر