مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
الف
«ولایت فقیه»
۱
«هیرارشی قدرت»
با
تحمیل اصل یک کاسه کردن مذهب و سیاست
اعمال حاکمیت می کند.
این اصل
از
نظر سازمانی
در
پوشش «ولایت فقیه»
تحقق می یابد.
الف برزگر
دیالک تیک فرم و محتوا
را
به شکل دیالک تیک ولایت فقیه و اصل وحدت مذهب و سیاست بسط و تعمیم می دهد.
این اما به چه معنی است؟
۲
«هیرارشی قدرت»
با
تحمیل اصل یک کاسه کردن مذهب و سیاست
اعمال حاکمیت می کند.
این اصل
از
نظر سازمانی
در
پوشش «ولایت فقیه»
تحقق می یابد.
این بدان معنی است
که
از
سویی
سلطنت
با
ولایت
جایگزین شده است
و
ایده ئولوژی
با
آیین تشیع.
مذهب
به مثابه روح جامعه بی روح
ایده ئولوژی طبقه حاکمه کپک زده گشته است.
۳
در این دیالک تیک الف برزگر
اما
ترفند سیاسی دیگری
نیز
خواه و ناخواه
بسته بندی شده است:
ولایت فقیه
نماینده امام غایب است.
ولایت فقیه
عالی ترین اوتوریته طویله تا ظهور امام زمان است.
بدین طریق و با این ترفند
جمهوری جماران
به عنوان حکومت امام زمان جا زده می شود.
این بهترین ترفند برای تحمیق توده شیعه و ترور دگراندیشان است.
۴
بنا بر همین اصل است
که
«حاکمان شرع»
و
بر اساس آنان، «ولی فقیه» و همه اذناب او،
در
هر یک از پله های نردبانی این سلسله مراتب،
حق و و ظیفه خود
می دانند
که
در
همه جوانب و زوایای امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، هنری، اداری، فرهنگی و غیره «امت اسلام»
دخالت ورزند،
در
هر مورد،
«ارزش ها» و «ضد ارزش ها»
را
با
مدرج (اندازه گیر، متراژ، معیار) «فقیه» و «شرع اسلام» و «سنت»
ارزیابی کنند،
مقولات و مفاهیم باب «ولایت»
را
بر کرسی نشانند
و
هر جا چنین مقیاس هاو معیارهایی در چنته نداشتند،
به
ذهنیات خود
توسل جویند.
در صحت این سخن الف برزگر شکی نیست.
مسئله اما این است که روحانیت شیعه
همیشه همین کار را کرده است.
این تازگی ندارد.
هر آخوند چلقوذ با عمامه و بی عمانه ای در این طویله
علامه دهر مادر زاد بوده است و در هر زمینه صاحب نظر بوده است.
این ربطی به وحدت سیاست و مذهب در خورجین ولایت فقیه ندارد.
۵
چنانکه
مثلا
«ولی فقیه»
در
توجیه «پیشرفت» های جامعه پس از انقلاب (عنگلاب)
و
مقایسه آن
با
کشورهای دیگر
چنین اظهار نظر می کند:
الف
۱
در کجای دنیا
الان
شما
پیدا می کنید،
یک همچه جلسه ای که در اینجا هست.
این جفنگیات جلاد جماران
نیز
ربطی به اصل وحدت مذهب و سیاست ندارد.
او
می توانست
۵۰ سال قبل
هم هر گنجشکی را رنگ بزند و به عنوان بلبل بفروشد.
آیین تشیع
آیین تقیه و تظاهر و توطئه و تزویر و تحمیق و خنجر از پشت است.
غیر از پرنسیپ و اصولیت در این آیین سرشته به سوء ظن
همه چیز یافت می شود.
آفتابه برداشتن بر زبان فارسی
توسط
آخوندهای با عبا و بی عبا
سنتی ریشه دار
دارد.
جلاد جماران
که
جلسه اش
را
با دنیا مورد مقایسه قرار می دهد،
کمترین خبری از دنیا ندارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر