۱۳۹۷ آذر ۲۱, چهارشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۸۰۲)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی

تأثیر متقابل چیزها
قانونی دیالک تیکی است:

۱
هیچکس تنها نیست.

۲
نمی تواند هم تنها باشد.

۳
هر کس و هر چیز
با
هزاران رشته
با
کسان و چیزهای دیگر
پیوند دارد.

۴
اگر کسان و چیزهای دیگر
این پیوند عینی آهنین را پاره کنند
تنهایان و تنهایی گرایان
باید جان به ملک الموت تسلیم کنند و تجزیه شوند.

۵
سعدی هم می دانست:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تونانی به کف آری و به غفلت نخوری

۶
زنده باد دیالک تیک تنهایی و همبایی

عجب تبلیغات تهوع آوری

۱
خوب .
حالا زنان و دختران عیرانی
داوطلبانه
در جنده خانه های گرجستان و امارات عربی و غیره
جندگی می کنند.

۲
جاکشان جماران
در خانه های عفاف
کودکان مردم را اجاره میدهند.

۳
کدام اجنبی می تواند
در مدت چند هفته
۵۰۰۰ نفر اندیشمند کشور را شقه شقه کند
و
در خاوران
به گورهای دسته جمعی بسپارد؟

۴
هنر نزد عیرانیان است و بس.

۵
بدترین دشمن ایرانیان
خودشان هستند.
خود جلاد و جاکش شان

حتما نباید چنین باشد.

۱
فرق آدم با جانور
از حشره تا حیوان
همین است:

الف
آدم می تواند
به نیت عوامفریبی
به انجام خیلی کارها
تظاهر کند.

ب
مثلا
سنگ بینوایان بر سینه گندیده خود بزند
و
جهنم جماران را
جنت مستضعفان
وعده دهد
و
خلایق خر را به دنبال خود کشد
و
به دنبال نخود سیاه گمشده بفرستد.

خروج توده از خانه ها و حضور توده در خیابان ها
و
کشف حجاب
از
ماهیت امپریالیسم و دموکراسی کذایی امپریالیستی

تأملی در مقوله دلتنگی

۱
در آخرالزمان
خلایق
همه از دم دلتنگ اند.

۲
هر کس عکس دلربایی معینی می زند و از دلتنگی شکوه سر می دهد.

۳
سؤال این است که خلایق
دلتنگ کیستند و یا چیستند؟

۴
بخش اعظم دلتنگان
همسر دارند و فرزند دارند.
چه زن باشند و چه مرد.

۵
دلتنگ کیستند و چیستند؟

۶
اخیرا یکی از سیاستمداران امپریالیستی را
به جرم چت زدن با جنده ها در محل «کار»
و حیف و میل دهها هزار دلار از بیت المال افشا کردند.

۷
این به چه معنی است؟

۸
چگونه می توان هم شهری را و یا استانی را اداره کرد و هم با جنده ها گپ آنچنانی زد؟

۹
زنان و شوهران
در خانه
دیگر
نمی توانند
با هم حرف بزنند، درد دل کنند، هماندیشی کنند، هماموزی کنند.

۱۰
هر کدام در گوشه ای از طویله خانه
با دهها نفر دوست کذایی مجازی
حال می کنند.

۱۱
شب و روز
لایک می زنند و لاس می زنند و اوقات گرانبهای خود را تلف می کنند.

۱۲
این دال بر این است که خلأ معینی در زندگی زباله ها پدید آمده است که پر نمی شود.
خلأ محتوا و معنا

۱۳
اگر تیز بنگریم
همه
دنبال سکس نقد و نسیه اند.

۱۴
با
سکس
اما
چه نقد باشد و چه نسیه
نمی توان خلأ محتوا و معنای زندگی را پر کرد.

۱۵
سکس در صورتی یاری رسان است که مبتنی بر عشق باشد.
مفری باشد برای تخلیه فشار ویرانگر عشق

۱۶
درد خلایق زباله واره گشته در آخرالزمان
اما
فقدان لیاقت عاشق گشتن است.

۱۷
زباله
نمی تواند و نمی خواهد که عاشق کسی و یا چیزی باشد.

۱۸
به همین دلیل
بحران ارزشی
طویله موسوم به جامعه را در نوردیده است.

۱۹
دلتنگی
بیانگر این بی معنایی زندگی است.

۲۰
منبع معنا اما کار است.
کار به معنی مادیت بخشیدن به اندیشه

۲۱
در طویله اما نمی توان دبنال کار گشت.
درد هم همین است.

۲۲
برو کار می کن.
مگو:
«چیست کار؟»
که سرچشمه دلگشایی است، کار
 
ویرایش:

من از يكروزه فرياد و فغان دل (فریاد و فغان یک روزه ی دل)
بدينسانم
تو
اي آشفته حال قرن ها،
ـ دريا ـ
چه می گويي
شريفي

یک روز با طبیعت؟
حریف

۱
آره.
مش فاطمه.

۲
تو خود طبیعتی

۳
طبیعت هومانیزه شده ای.

۴
دیالک تیکی از طبیعت و جامعه ای که طبیعت دوم است.

۵
تو
حتی
آنی
نمی توانی
بدون طبیعت بمانی

هی یلدا

۱
جهان رود است
رودی رونده است.

۲
رودی سر و شانه بر سنگ و صخره زننده و پیش رونده است.

۳
به قول هوشنگ پیر
زنده است.

۴
نه تو همانی که بودی و استی
و نه جهان تو همان است که بوده و است

۵
در همین آن که همین سخن را بر زبان داری
تحولی خواه و ناخواه
در جسم و جان داری.

۶
زنده باد
جهان دم به دم نو شونده و نو کننده

آنچه در جهان مى گردد براى ايرانى با نگاه و انديشه اش عميق تر معنى مى شود.
یلدا 

۱
این جمله به چه معنی است و چگونه به این نظر رسیده اید؟

۲
چه ربطی به گاوراس دارد؟

۳
ایرانی کدام نگاه و کدام اندیشه را دارد؟

۴
ایرانی جماعت
عمدتا
اندیشیدن بلد نیستند.

۵
هنرشان
نشخوار کلمات قصار این و ان است

پدر
 یعنی
 نوکری بردبار و بی انتظار

ویرایش:

آتی

نگاه ام در مقابل تو ست

(نگاهم، نگاه ام معنی بکلی بی ربط دیگری دارد. نگاه کسی در مقابل کسی هم بی معنی است)

تويي كه هياهو مي شوي
(بی ربط ولی فوق العاده زیبا)

دلم مي گيرد
وقتي نگاهت نمناك است
(شاهکار.
اما اشک فقط نشانه اندوه نیست.
اشک می تواند نشانه شوق هم باشد. نشانه و خشنودی و شادی هم باشد)

سكوت كردم و اين اشتباه بود
اما چه كنم، زبان بند مي شوم
(زبانبند. مثل دلبند. خیلی کمیاب ولی زیبا ست.)
وقتي هيچ چيز از من،
چشمانت را
به شوق نمي كشاند!

(لازم نکرده زبانبند شوی به خاطر هر ننه قمری.
به عوض دل بستن به ننه قمر
آیینه ای بخر و شیفته جمال و کمال کمیاب خود شو.
کسی که عاشق خویشتن نباشد
کسی که خودخواه نباشد
زباله است.
خودت باید چنان شوی
که
خدا
در مقابلت به سجده در آید.
کسی عاشق زباله نمی شود.
زنده باد خودخواهی
ننگ بر خودستیزی)

وقتي شوقي نيست
همه چيز هم رنگ دلگيري است!

(همرنگ.
دلگیری نشانه علافی است.
برو کار می کن.
مگو:
«چیست، کار؟»
که سرچشمه دلگشایی است، کار)

گالیله
 
کار کنید
تا
همه غصه ها و پریشانی های خود را فراموش بکنید.
هیچ چیز بهتر از کار کردن
به جای غصه خوردن
انسان را به خوشبختی نزدیک نمی سازد.
 
۱
زنده باد
گالیله ئو گالیه ای

۲
حق با پدر ما ست:
برو کار می کن.
مگو:
«چیست، کار؟»
که سرچشمه دلگشایی است، کار.

۳
اما
دلیلش چیست؟

از کیسه صفرا تا مغز اعلی

۱
چرا باید کسی از فرط همدردی با همنوعی
عاشق او شود؟

۲
ما
یعین تو و ما
باید به این سؤال بیندیشیم.

۳
کله ما که خورجین افکار نیست
تا
دست در ان ببریم
و
فکری برون آوریم
و
تحویل همنوع مان بدهیم.

۴
اندیشه
اندیشیده می شود.

۴
مغز که اندیشه تراوش نمی کند.

۵
مغز
ارگان تفکر است.

۶
مغز
عمله و بنای فکری است.

۷
اگر تو هماندیشی نکنی ما نمی توانیم ابتدا به ساکن بینیدشیم.

۸
چرا باید کسی از فرط همدردی با همنوعی
عاشق او شود؟
می تواند حاتم طائی او شود.
اگر ادعای عشق کرد در بهترین حالت کذاب است

خرافه رایج در رابطه با عشق

۱
چارلی چاپلین
در یکی از آخرین فیلم هایش
با
هنرپیشگی صوفیا لره و بیک ایمانوردی
همین خرافه «عشق با همدردی شروع می شود»
را
بر زبان رانده است.

۲
این اما خرافه رایجی باید باشد.

۳
و باید مورد بررسی قرار گیرد.

۴
احتمالا علل پسیکولوژیکی (روانشناسی) دارد.

۵
اما
کسی که از فرط همدردی
عاشق ذلیلی شود،
عشقش به درد عمه اش می خورد.

۶
چرا و به چه دلیل؟

ادامه دارد. 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر