۱۳۹۷ خرداد ۲۱, دوشنبه

سیری در مثنوی معنوی مولوی (بخش چهارم) (۴)

 
جلال‌الدین محمد بلخی
معروف به مولوی
(۶۰۴ ـ ۶۷۲ ه. ق)
 
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
 
 از خداوند ولی‌ التوفیق 
در خواستن توفیق رعایت ادب
 در همه حال ها  
و 
بیان کردن وخامت ضررهای بی‌ ادبی
 
۱
ابر بر ناید پی منع زکات
وز زنا افتد وبا اندر جهات
 
معنی تحت اللفظی:
اگر از دادن زکات امتناع ورزیده شود، سر و کله ابر، دیگر پیدا نمی شود.
اگر زنی با مردی (بدون ازدواج) رابطه جنسی برقرار کند، مرض وبا همه گیر می شود.
 
مولانا
کم ترین تفاوت فکری با آخوندها ندارد.
 
مولانا
برای اثبات ادعای خرافی و مزخرف خود
حتی 
آسمان را به ریسمان می بافد:
 
الف
زکات ندادن همان و خشکسالی همان.
 
مولانا
جامعه بشری 
را
بی شرمانه 
به طبیعت گره می زند.
 
بدین طریق
خریت و خردستیزی 
اشاعه می یابد:
اگر به دلایل طبیعی (آب و هوایی) باران نبارد و خشکسالی شود،
بنا بر خرافه مولانا
به دلیل امتناع از دادن زکات است.
 
بدین طریق
پدیده های طبیعی
نه
با توجه به قوانین عینی خود طبیعت،
بلکه به دلخواه خود «توضیح» داده می شوند.

ب
زنا 
(رابطه جنسی زنان و مردان)
همان
و
شیوع مرض وبا در همه جهات
همان.

این خرافه مولانا
عملا
سبب می شود که کسی به علل واقعی شیوع وبا نیندیشد.
 
 
موجد مرض وبا
 باکتری ویبریو کلرا
 ست
  که 
با 
نوشیدن آب آلوده 
خوردن ماهی نپخته 
 خوردن صدف‌ 
سبزیجات آلوده به کود انسانی
 وارد بدن آدم ها می‌ شود. 
 
۲
این همان مولانا ست 
که 
تجاوز جنسی به کودکان مردم را شخصا جامه عمل می پوشاند.
 
درست بسان اجامر جماران 
که
 لواط را تحمل می کنند 
و 
رابطه جنسی بزرگسالان با پسربچه ها را زیر سبیلی رد می کنند.

اما
  دیده شدن موی زنی
را
  دلیل وقوع زلزله و خشکسالی قلمداد می کنند.

بدین طریق
رابطه طبیعی میان زن و مرد
دشوار می گردد
و
تخریب روحی، روانی، اخلاقی و شخصیتی نسل فردا
 تسهیل می شود.
 
 ۳
هر چه بر تو آید از ظلمات و غم
آن ز بی‌ باکی و گستاخی است، هم
 
معنی تحت اللفظی:
دلیل ضعف در حس بینایی و غم زدگی
شجاعت و دلاوری و بی باکی و بی پروایی است.
 
مولانا
در این بیت شعر
پدیده های فیزیکی و پسیکولوژیکی (جسمانی و روحی و روانی)
را
با 
توسل به خصایل اخلاقی از در عقب، «توضیح» می دهد.

هر عینکی بدبختی 
در قاموس مولانا
فردی شجاع و نترس و دلیر و بی باک و گستاخ است

۴
مولانا
ضمنا
شجاعت و دلاوری و بی باکی و بی پروایی
  را 
مذموم می داند.
 
در حالیکه
 شجاعت و دلاوری و بی باکی و بی پروایی
  یکی از سجایای اخلاقی فئودالی سات.
 
بدین طریق 
ترسویی و بزدلی
به مقام فضیلتی ارتقا داده می شود.
 
باید در تحلیل ادامه شعر ببینیم که چرا و به چه دلیل.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر